سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کانون الغدیر شهدای روستای انالوجه
<a href="http://parstools.com/">

فید خوان rss reader

طراح قالب
ثامن تـــم
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 215575

img00126_t1.jpg

 


چهارشنبه 88/11/7 .::. 11:35 عصر .::. مدیریت .::. نظرات ()

ماهیت شناسی وهابیت نوین

یکی از مهم ترین انگیزه های تحرک و تهاجم وهابیت در سطح منطقه و کشورهای اسلامی، ترس ووحشت آنان از گسترش فرهنگ برخاسته از انقلاب اسلامی، بیداری و خودآگاهی قرآن محور در میان جوانان و دانشمندان تحصیل کرده و استقبال آنان از این حرکت اصیل و مذهب نورانی مطابق با سنت راستین و ناب محمدی(صلی الله علیه و آله وسلم) است، که با پی جوئی رفتار آنان می توان عمق وحشت آنان را از نفوذ بیداری و آگاهی مسلمانان امروز از اسلام واقعی و مکتب انقلاب اسلامی درک نمود. بدین ترتیب شاهد آن هستیم که چگونه با جنایات شرربار خود که با حمایت حاکمان غربی و حامیان پر عناد مذهبی آن، نام جهاد فی سبیل الله و اصلاح دینی به خود گرفته است تصرفات سیاسی خود را صبغه مذهبی داده و آن را مقدس جلوه می دهند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی اهداف نویافته و وجدیدی توسط جریانات افراطی-انحرافی مخالف بیداری نوین اسلامی بویژه در سران وهابیت، مورد تعقیب رهبران و هدایت گران پشت پرده مخالف با ج.ا.ا. در سطح خاورمیانه و غرب قرار گرفته اند. در این مجموعه جغرافیایی تفکر انقلاب اسلامی بنا به دلایل متعددی از سوی گروههای وهابی مورد تخطئه و کوچک نمائی قرار گرفت. در کشوری که اکثریت مردم آن دارای دین و مذهب ریشه دار پویا و انسان سازی بوده اند هجوم تفکرات سست و بی پایه فرقه گرایی و تحجر می تواند موجب تفرقه و اختلاف شده تا نتایج حاصله آن بتواند زندگی توام با ثبات و آرامش مخالفان اشغالگری و حضور غرب در کشورهای اسلامی را بعد از انقلاب اسلامی زائل و تضعیف نماید.
و اگر این هدف را معادل تفکر صهیونیسم به عنوان یک منشأ فکری و سیاسی تاثیرگذار در عرصه تضعیف تفکر انقلاب اسلامی به عنوان یکی از «راس یک مثلث» فرض کنیم، به یقین بعد از جویش نقش غرب و استکبار جهانی در ضلع دوم مثلث آنچه باعث تکمیل «ضلع سوم» این مثلث شده است، نقش و عمل سران و حاکمان وهابی برخی کشورهای عربی، بویژه عربستان سعودی از سیاستهای صهیونیستی و غربی برای تحقق این اهداف بارز است. دریادار سرتیب «ایوب صبری» سرپرست مدرسه عالی نیروی دریایی در دولت عثمانی در خاطرات و دست نوشته های خود می نویسد «عبدالعزیز بن سعود» که تحت تأثیر «محمدبن عبدالوهاب» قرار داشت که در پی عداوت خود با دولت عثمانی زمینه تسلط صهیونیستها را در فلسطین فراهم آورد در اولین سخنرانی خود به شیوخ قبایل گفت: ما باید همه شهرها و آبادیها را به تصرف خود درآوریم و احکام و عقاید خود را به آنان بیاموزیم... برای تحقق بخشیدن به این آرزو ناگزیر هستیم که عالمان اهل سنت را که مدعی پیروی از سنت نبویه و شریعت شریفه محمدیه هستند از روی زمین برداریم و به عبارت دیگر مشرکانی که خود را به عنوان علمای اهل سنت قلمداد می کنند از دم شمشیر بگذرانیم به ویژه علمای سرشناس و مورد توجه را زیرا تا اینها زنده هستند هم کیشان ما روی خوشی نخواهند دید از این رهگذر باید نخست کسانی را که به عنوان عالم خودنمایی می کنند ریشه کن نمود سپس به سمت بغداد حرکت کرد و آن را از دست عثمانیان خارج کرد.
اساسی ترین علتی که موجب بروز این گونه رفتارهای مطلق انگار در وهابیت گردید بی تردید بی اعتبار سازی عنصر عقل، اندیشه و منطق و جایگزین کردن سلیقه افراد و رهبران جاه طلب عرب در رسیدن به ایده آل های قومی و فرقه ای می باشد و این برخلاف تعالیم دین مبین اسلام و موجب بروز انحرافات کلیدی و مبنائی و تمسک به کفار گردیده است که تأکید زیادی بر تفکر، حکمت، منطق، رحمت و احسان به همنوعان و مسلمانان نموده است. شاید حدود دو قرن بود که دنیای شرق به طور کلی و دنیای اسلام به طور اخص با تحولات جهانی روبرو و موفق گردانید. بازتاب اندیشه ها، چالشها و تحولات بعد از رنسانس، انقلاب کبیر فرانسه و پس از آن انقلابات علمی و صنعتی در اروپا در شرق اسلام موجب بیداری رهبران شده و ملتهای مسلمان و متفکرین اسلامی در برابر دستاوردهای جدید تمدن و فرهنگ غرب قرار گرفتند ولی این تفوق با تفرقه افکنی موفق استعمار تا یک قرن به خمودی گرائید و سردمداری این حرکت به وهابیون سپرده شد.
حضرت آیت الله العظمی صافی از مراجع بزرگوار تقلید در بیان تبعات این رخداد می نویسد: هنگامی که کتاب «العواصم من القواصم» را خواندم، از جدیت و تلاش این گروه برای تفرقه میان مسلمانان شگفت زده شدم، و به حق سوگند، به ذهنم خطور نمی کند که در عصر حاضر یک مسلمانی برای دور کردن مسلمانان از همدیگر و ایجاد اختلاف میان آنان این چنین کوشش کند و همه مصلحان و منادیان وحدت را به نادانی و دروغ گویی و نفاق و حیله، متهم سازد. و بالاترین مصیبت اینجاست که این کتاب توسط دانشگاه بزرگ مدینه منوره چاپ و منتشر می شود. دانشگاهی که در آن شیخ محمد مغراوی از نویسندگان مشهور وهابی در آن بر این باور است که: با گسترش مذهب تشیع در میان جوان های مشرق زمین، بیم آن را دارم که این فرهنگ در میان جوان های مغرب زمین نیز گسترده شود: «بعد انتشرا المذهب الاثنی عشری فی مشرق العالم الاسلامی، فخفت علی الشباب فی بلاد المغرب...»
باور و اعتقادی که این رهبر وهابی در آن تنها نیست و دیگران نیز منافع خود را درپی توسعه انقلاب اسلامی درخطر میدانند. بگونه ای که مارک پالمر، رئیس کمیته خطر کنونی (Commitee on the Present Danger) در گفت وگویی با روزنامه نیویورک تایمز این حقیقت را برای کاخ سفید آشکار ساخت که ایران به لحاظ مکتب تشیع و ترکیب آن با وسعت سرزمینی، جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه و قلب نظام بین المللی به قدرتی کم بدیل تبدیل گردیده و دیگر نمی توان آن را با یورش نظامی سرنگون نمود. به عبارت دیگر اجماع رهبران کاخ سفید بر این است که ایران با یورش نظامی قابل سرنگونی نیست. با چنین مفروضی می توان اتصال سه رأس این مثلث توطئه را مشاهده کرد که چگونه با تکمیل راهکارهای مختلفی از سوی مراکز راهبردی آمریکا تجمیع می شوند. جمع بندی همه اینها، این بود که تنها راه باقی مانده بی ثبات سازی کشور در عرصه قومی مذهبی متبلور است، که نتیجه آن باید در قالب براندازی نرم صورت گیرد. در این راهبرد، گام وحشت و نارضایتی قومی مذهبی باید بتواند جوانان، زنان، دانشجویان، کارگران، جامعه هنری، فرهیختگان و... را در قالب جبهه نخست سربازان جنگ جدید قرار داده و موجبات عقب نشینی حکومت اسلامی در ایران و تضعیف جایگاه ولایت فقیه را فراهم آورد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ایجاد توسعه تفکر ضد تحجر و خیزش بیدارگونه مسلمانان در منطقه خاورمیانه، جنبش وهابیت با ایجاد شبکه های فرهنگی و سایت های ضدشیعی سعی در جلوگیری از همه گیری این تفکر نمود هرچند این شبکه هدف ظاهری خود را توسعه اخلاص در توحید و جنگ با شرک و بت پرستی قلمداد کرد اما واقعیت این جنبش چه از جهت فکری و چه از منظر عملی این هدف را تأیید نکرده و عملاً عرصه تاریخی و آینده پیش روی آن جز تاریکی، ظلم و وحشت را نوید نمی دهد و این عملکرد در قبال رویکرد جهانیان به شناخت مکتب انقلاب اسلامی و یادگار امام خمینی(ره)، که مایه ترس و هراس صهیونیست ها و قدرتمندان جهان در رأس آنان آمریکا و هم پیمانان آنان شد، وهابیت را به وحشت انداخته که اگر این فکر و اندیشه در منطقه گسترش یابد، و در نتیجه حکومت های دست نشانده آنان را متزلزل سازد؛ در همین راستا بار دیگر اشتباه تاریخی خود را در دست نشاندگی استکبار تکرار نموده و خود را به منافع حیاتی غرب پیوند دادند و آنان نیز که با تجربه تاریخی خود فرقه های ساختگی و مذاهب گمنام و اقلیت های فکری و مذهبی را عامل توسعه اختلاف و برتری می دانستند براین شدند تا از این طریق چهره انقلاب اسلامی را مخدوش سازند و مانع از نشر افکار آزادیخواهانه آن گردند و در این میان وهابیت نقش عمده ای به عهده گرفت زیرا نام اسلام و خادم الحرمین را بر خود داشت و ازنظر قدرت مالی و دیگر امکانات نیز، می توانست در این مورد، کارساز باشد؛ لذا پس از ناامیدی در کسب موفقیت در دفاع مقدس، کارگزاران این آیین ساختگی، درمورد تشیع به نشر کتاب ها و مقاله های فراوان و مصاحبه ها و برنامه های تلویزیونی پرداختند که هدف از آن ارائه تصویر غیرمنطقی و غیرقابل قبول از تشیع بود. شیخ عبدالله الغنیمان استاد «الجامعه الاسلامیه» در مدینه منوره در توجیه عملکرد تفرقه افکنانه وهابیت و توصیه به حملات جنایت بار می گوید: «ان الوهابین علی یقین بأن المذهب (الاثنی عشر) هو الذی سوف یجذب الیه کل اهل السنه و کل الوهابیین فی المستقبل القریب» (وهابیون به یقین دریافته اند، تنها مذهبی که در آینده، اهل سنت و وهابیت را به طرف خود جذب خواهد کرد، همان مذهب شیعه امامی است.) لذا تلاش می شود تا در وهابیت علاوه بر باز تولید چهره خشن حاکمیتی اولیه در دهه های نخستین قرن بیستم (1913م) که در راه استقرار خود، با کمک اربابان قدرتمند مانند انگلستان، هرگونه صدای مخالف مانند آل رشید در کویت و شرفای مکه را سرکوب نمودند، با مصادره شعارهای اصولگرا، عدالت طلب، ضدتبعیض و جهان محور که از آن انقلاب اسلامی بوده است چهره پنهان و منفور خود را در نزد ملتهای عرب پنهان کنند و با اتکاء بر قدرت نفت و ثروت فراوان کشورهای عربی مهم ترین شکل بی ثبات سازی ایران را در حوزه دامن زدن به منازعات و مطالبات قومی، فرقه ای، صنفی و... دنبال کنند در بازبینی گزارش جیمز بیکر و لی همیلتون در ششم دسامبر 2006 پیرامون سیاست آمریکا در عراق آمده است: در صورتی که ایران حمایت خود را از شیعیان عراق متوقف نکنند(!) باید ناامنی داخلی در این کشور با اطلاعی که از تکثر قومی- مذهبی ایران دارد افزایش داد تا ادامه ناامنی در عراق به صورت بازی با حاصل جمع منفی تغییر شکل دهد. لذا بدیهی است که شکل گیری لشکر جهنگوی شاخه بلوچستان ایران، مجاهدین اهل سنت ایران را به همراه دفاع از تشکیل جمعیت الوفاق و حمایت از دبیر اول آن و همچنین دفاع از برخی از احزاب دست ساز و پشتیبانی وسیع از گروه تروریستی موسوم به جندالله به رهبری عبدالمالک ریگی و سایر مخالفان نظام و راه اندازی رسانه های قومی تحت عناوین شبکه الاهواز و شبکه المستقبلات تحت حمایت غرب به راحتی و سریع در سطح منطقه شکل گرفته و فعال شده تا موجبات بی ثباتی ایران گردند. لوتواک از مشاوران سابق وزیر دفاع و از عناصر سابق ارتش در خصوص تضعیف جمهوری اسلامی ایران می گوید: تضعیف ایران می تواند از طریق کمک به گروه های اقلیت مذهبی جهت تجزیه کشور انجام شود. آنان می توانند با توسعه فعالیت های تبلیغاتی و مذهبی خود به دنبال اختیارات تام هویتی و مذهبی خود باشند و این هدایت بعد از چندی سبب شد که تخریب گرایان سعی کنند با بمب گذاری ها در مراکز مذهبی و متعاقبا انتساب آن به اهل تسنن به تعارضات مذهبی دامن بزنند. در واقع این حرکت آمریکا و صهیونیسم عربی در تداوم حمایت های این کشور از عبدالمالک ریگی بود که در اطراف مرزهای ایران شیعه کشی را تابوی کسب قدرت و سرمایه گذاری نمایند.
دکتر عصام العماد، فارغ التحصیل دانشگاه «الامام محمد بن سعود» در ریاض و شاگرد بن باز (مفتی اعظم سعودی) و امام جماعت یکی از مساجد بزرگ صنعاء و از مبلغین وهابیت در یمن که کتابی نیز در اثبات کفر و شرک شیعه تحت عنوان: «اصله بین الاثنی عشریه و فرق الغلاه» نوشته است در کتابی که به تازگی به مناسبت گرویدن خود به مذهب جعفری تالیف نموده، می نویسد: با مطالعه کتاب هایی که وهابیت در سال های اخیر نوشته اند. به یقین درمی یابیم که آنان احساس کرده اند که تنها مذهب آینده، همان مذهب شیعه امامیه است.
به طور قطع، در دنیای کنونی، غیر از کشور ایران، هیچ دولت اسلامی که قانون و مقررات حاکم بر آن کشور، برخاسته از قرآن و سنت صحیح (متجلی در تشیع اثنا عشری) باشد، وجود ندارد. در این میان، کشور عربستان به جهت قداستی که حرمین شریفین به آن بخشیده و در نگاه مسلمانان جهان به عنوان مهبط وحی و کانون نزول قرآن و سرزمین پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) جایگاه برتری جویانه ای را در نفی تشیع و مخالفت با دولت اسلامی ایران به عهده گرفته است، دارد. در ایران اسلامی و بین مردم سنی مذهب ساکن در مناطق مرزی کمتر حوزه و منطقه جمعیتی سنی نشین از تبلیغات سعودیان وهابی در امان مانده و این مسئله پس از پیروزی انقلاب اسلامی تشدید شده است. در مدارس علمیه اهل سنت، دیده شده است که کتاب های ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب به صورت آشکار برای طلاب تدریس و دیگر کتاب های وهابیان به صورت اهدایی بین طلاب و روحانیان منطقه توزیع می شود. جزایر قشم و کیش به دلیل نزدیک بودن به کشورهای خلیج و شنیدن و دیدن صدا و تصویر رادیوها و تلویزیون های منطقه، که آیین وهابیت را تبلیغ و از نظام شیعی حاکم بر ایران اسلامی انتقاد و بدگویی می کنند، نیز در معرض آسیب و حتی خطر گرایش قرار دارند.
در چنین دوران سختی که مسلمانان به همدلی و همکاری بر ضد دشمن مشترک نیاز حیاتی داشته و دارند، وهابیت تاکنون موجب شده است تا، مسلمانان و پیروان مذاهب مختلف آن به جرم شفاعت خواهی از پاکان و زیارت قبور اولیای خدا، مشرک، بت پرست و واجب القتل خوانده شده و عرب های بادیه نشین را با افکار متحجر و غیرالهی برانگیخته و کلیه مناطق شیعه نشین و سنی نشین حجاز، عراق، شام و یمن را در بیش از یک قرن از آرامش و امنیت دور نگه داشته و آنها را به خاک و خون بکشند و اموالشان را به عنوان غنیمت جهاد با کفار به غارت برند و با تمسک به فتاوای هدفمند، تفرقه انگیز، خونبار و جنایت آفرین به تبعیت از محمدبن عبدالوهاب به تکفیر مسلمانان جهان و تشویق پیروان خویش، قتل و غارت آنان، پرداخته که جدای از تخطئه جایگاه اسلام در نزد جهانیان، صحنه های جانگدازی را در ادامه و طول دو قرن فتاوای جنایات بار اخیر خود پیش آورند فتاوای بی سابقه و خونباری که تنها در ذات تحجر و یک سویگی فرقه وهابیت نهفته و مظاهر آن در حمله و کشتار بی سابقه مردم مظلوم کربلای معلا، در سال 1343 هـ ق که حدود 7000 نفر از علما، سادات و مردم را قلع و قمع کردند، نمودار گشته و می تواند در صورت عدم مقابله و بی توجهی جهان اسلام تکرار و توسعه آن ضربات جبران ناپذیری را به پیکره مسلمین وارد سازد.
محققین و دلسوزان که این مسائل را پیگیری می کنند، اذعان دارند که هم اکنون 40000 سایت اینترنتی به تبلیغ وهابیت مشغول بوده و تاکنون 10000 عنوان کتاب و جزوه بر ضد تشیع در جهان منتشر شده است که تیراژ برخی از آنان میلیونی می باشد. لذا آنها با تشکیل یک مثلث شوم که دارای ابزار مشترک «قدرت، مذهب و ثروت» هستند، درصدد هستند تا با مقابله با اصل آرمانخواهی بیدارگرایانه انقلاب اسلامی که ریشه در «جامعه مهدوی» و «اعتقاد به ظهور منجی عالم، مهدی موعود-عج» دارد، و با شناخت از علائمی که برای این روز موعود در روایات برای شیعیان امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است، از گسترش این فرهنگ در افکار عمومی سایر مردم جهان که زمینه اضمحلال قدرت و هیمنه آنها را پدید خواهد آورد، جلوگیری کنند؛ به خاطر داشته باشیم که خمودی و مخالفت با علم و عقل در نزد این گروه، هیچ گاه رشد علمی و استقلال واقعی و عملی ملتهای مسلمان را برنتابیده و تلفیق علم و دین را امری شیطانی تلقی و بروز آن را جز فساد کشورهای اسلامی توجیه نمی کنند. دردناکترین چیزی که وهابیت در تأیید این ضرورت مرتکب شد و ننگ او برای ابد بر پیشانی آنان باقی است، آتش زدن کتابخانه بزرگ «المکتبه العربیه» بود که بیش از 06هزار عنوان کتاب گرانقدر و کم نظیر و بیش از 04هزار نسخه خطی منحصر به فرد داشت که در میان آنها برخی از آثار خطی دوران جاهلیت، یهودیان، کفار قریش و همچنین آثار خطی علی(ع)، ابوبکر، عمر، خالدبن ولید، طارق بن زیاد و برخی از صحابه پیامبر گرامی(ص) و قرآن مجید به خط «عبدالله بن مسعود» وجود داشت. و نیز در همین کتابخانه انواع سلاحهای رسول اکرم(ص) و بتهایی که هنگام ظهور اسلام مورد پرستش بود مانند «لات»، «عزی»، «مناه»، «هبل» موجود بود و این در حالی است که «ناصرالسعید» از قول یکی از مورخان نقل می کند که هنگام تسلط وهابیان این کتابخانه را به بهانه وجود کفریات در آن به آتش کشیده و به خاکستر تبدیل کردند. خود این برخوردها نشانگر آن است که وهابیون عمدتاً یک گروه و فرقه ایدئولوژیک جزم گرا هستند که عملکردشان به شدت رنگ و بوی مذهبی دارد تا سیاسی.
امروز وهابیت بر سه پایه: «ثروت»، «مذهب» و «قدرت» قرار دارد و با این ابزارها سعی در پیشبرد اهداف کلان خود در جهان دارد. دارا بودن کارتلهای بزرگ نفتی و اقتصادی، در اختیار داشتن نبض فکری و سیاسی رسانه های عربی منطقه چون العربیه، الجزیره، الشرق الاوسط و...، اداره بنیادهای علمی و فرهنگی در کشورهای مسلمان منطقه، و بسیاری از موارد دیگر، همه نشان از «امپراتوری پنهان وهابیت در منطقه دارد. آنها با در اختیار داشتن ثروت، قادر به نفوذ هر حاکمیت غیرمردمی در کشورهای اسلامی و رسیدن به قدرت پنهان و آشکار مورد نظر خود در بین آنها دارند. اما آنچه در این بحث حائز اهمیت است ارتباطات پیدا و پنهانی است که بین منابع ثروت و قدرت غربی یعنی آمریکا و کشورهای غربی و صهیونیسم بصورت تاریخی از هفت دهه پیش، با شیوخ وهابی وجود دارد. اگر همانطور که اشاره شد، صهیونیسم را منشا فکری و سیاسی تأثیرگذار در معادلات بین المللی به عنوان «رأس یک مثلث» فرض کنیم، و از طرفی آمریکا و سرسپردگی لابی یهودی در سنا و پارلمان آمریکا به منافع و سیاستهای صهیونیزم را در کنار تعلقات خاص سران کشورهای غربی به اسرائیل ضلع دیگر آن در نظر بگیریم. آنچه باعث تکمیل «ضلع سوم» این مثلث شده است، نقش و عمل سران و حاکمان وهابی برخی کشورهای عربی، بویژه عربستان سعودی از سیاستهای آنها برای تحقق اهداف شان است که تایید اشغال فلسطین توسط صهیونیست ها آغازگر این حرکت و حمایت از دولت های دست نشانده عربی و طرفدار صهیونیسم در منطقه ادامه و تداوم این سیاست است. حضور و فعالیت وهابی ها در خاورمیانه طی ده دوازده سال گذشته یک پیامد منفی دیگر نیز داشته و آن اینکه گاهی ارگانها و دستگاه های ذیربط این کشور در حوزه مسائل و مسئولیت های دینی را رودرروی هم قرار داده و آنها را با هم درگیر کرده است. گسیل سیاسی مذهبی عربستان به سمت کشورهای شیعه نشین و مسلمانان شوروی سابق (قریب 07 میلیون نفر) و در اقلیت شیعی در کشورهای تازه استقلال یافته آسیای میانه مانند ترکمنستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، آذربایجان، ارمنستان و چچن همچون زمان های گذشته، مورد طمع سیاست های قدرت و تبلیغات وهابیان بوده و هستند. تأسیس مسجد، مراکز مذهبی، کمک های مالی برای تغییر مذهب و ارسال و اهدای کتاب ها و نشریات و مبلغان مذهبی وهابی و سلفی و قاریان قرآن برجسته و اعزام رایگان ائمه جمعه و جماعت برای اقامه نماز و سخن رانی از دیگر برنامه های وهابیان سعودی برای این مذاهب و کشورها بوده و با زمینه چینی و توسعه تبلیغات اسلامی در کشورها، امکان سفر گسترده برگزیدگان این طیف را به عربستان برای مراسم حج و همایشهای مذهبی مربوطه تسهیل می نماید.
فاش شدن نقش راهبردی آمریکا در استفاده از افکار افراطی وهابیون برای ایجاد گروه در افغانستان القاعده در سال 1988، نشان داد که پایه های اعتقادی تندروهای به ظاهر اسلامی که منشا سیاسی- فکری شان در چارچوب حکومت های عربی چون عربستان تعریف می شود، در مبارزه با اشغالگری و الحاد کمونیستی تا چه اندازه غیردینی و بی ارزش بوده است و حتی گزینش القاعده در حملات تروریستی 11 سپتامبر که در فضای ناامن از دست دادن چرخه هدایت این گروه از سوی آمریکا بعد از پایان جنگ سرد بوده است که در عمل در راستای منافع غرب موجب بهره وری از فرصت جدید و زمینه سازی لشکرکشی آن کشور به خاورمیانه و اشغال دو کشور افغانستان و عراق شد، که اگر اینها را در کنار ارتباط تنگاتنگ سران وهابی حکومت سعودی و برخی دیگر کشورهای عربی با سردمداران کاخ سفید قرار دهیم، با یک تجدید بیعت و همگرائی عمیق فکری- سیاسی بین «وهابیون» و «نومحافظه کاران» آمریکائی مواجه می شویم که نگاهی به آحاد جنایت سلفیون در این دهه می تواند این روند را توضیح دهد.

 

منبع : سایت کیهان      http://www.kayhannews.ir


چهارشنبه 88/11/7 .::. 10:38 عصر .::. مدیریت .::. نظرات ()
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند از طرف خود و ملت هیچ باجی به هیچ کس نخواهند داد.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از مردم استان مازندران، از جمله مردم آمل و همچنین علما و مسئولان استان، حوادث تاریخی را درس آموز و عبرت انگیز برای ادامه مسیر آینده، دانستند و با اشاره به بی اثر بودن طراحی های مختلف سی سال گذشته به دلیل ایمان و حضور هوشمندانه مردم در صحنه تأکید کردند: امروز نیز مهمترین وظیفه آحاد مردم به ویژه جوانان و افراد تأثیرگذار، حضور در صحنه دفاع از انقلاب و نظام اسلامی و اعتماد به مسئولان است، و اصلی ترین وظیفه مسئولان هم تلاش و کار بی وقفه و همه جانبه و تدبیر برای حل مشکلات و سرعت بخشیدن به حرکت روبه جلوی کشور است.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که به مناسبت حماسه ششم بهمن مردم آمل در سال 1360 برگزار شد، با اشاره به نقش آفرینی مردم مؤمن و انقلابی آمل در حادثه ششم بهمن افزودند: این موضوع آنقدر اهمیت داشت که امام (ره) آن را در وصیت نامه تاریخی خود ذکر کردند تا فراموش نشود و برای آیندگان بماند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر لزوم درس و عبرت گرفتن از حوادث مختلف انقلاب اسلامی بویژه حماسه ششم بهمن مردم آمل، خاطرنشان کردند: تعبیر ظاهری هزار سنگر از شهر آمل به دلیل سنگربندی خیابانها در حادثه ششم بهمن سال 60 است اما تعبیر واقعی آن به معنای سنگر دلها است که با این تعبیر، به عدد هر انسان مؤمن و با انگیزه ای، سنگری در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد.
ایشان ضمن آسیب شناسی از شکست حرکت برخی ملتها در جهت اهداف و آرمانهای بزرگ تأکید کردند: علت اصلی توقف و شکست حرکت این ملتها، آماده نبودن برای مواجهه با خطرات بود و یکی از درس های حوادث تاریخی، آماده شدن برای خطرات پیش رو و شناخت دقیق آنها است.
رهبر انقلاب اسلامی در تحلیل حوادث سی ساله انقلاب اسلامی و چگونگی انحراف برخی جریانها و گروهها و در نهایت ایستادگی آنها در مقابل مردم، افزودند: در اوایل انقلاب برخی افراد و جریانها که مدعی روشنفکری و طرفداری از رأی مردم و خلق بودند و شعار دموکراسی می دادند در مقابل خلقی که نظام اسلامی را با بهای سنگینی بر سر کار آورده و به آن رأی داده بودند، ایستادند و با مردم مقابله مسلحانه کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ترکیب این جریانها و گروهها که شامل منافقین، افراد کافر، طرفداران غرب، و حتی متظاهرین به دین بودند، خاطرنشان کردند: این جریانها ابتدا با سخنان روشنفکرانه به مبانی امام (ره) و جمهوری اسلامی اعتراض کردند و سپس به تدریج میدان مبارزه فکری و سیاسی را به میدان مبارزه مسلحانه و اغتشاشگری تبدیل و برای مردم و مسئولان در زمان جنگ مزاحمت ایجاد کردند.
ایشان با تأکید بر اینکه هویت جمهوری اسلامی ایران همان هویت مردم و عزم و ایمان آنها است، افزودند: در آن زمان با لطف و هدایت الهی، مردم در صحنه حاضر شدند و همه توطئه ها را خنثی کردند. البته این به معنای تمام شدن توطئه ها نبود ولی مهم آن بود که مردم بیدار و در صحنه حاضر بودند و به حرکت خود تا به امروز ادامه دادند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین در تحلیل عملکرد جبهه معارضان نظام اسلامی در طول سی سال گذشته خاطرنشان کردند: در این جبهه همواره دو خطای فاحش وجود داشته است، نخست آنکه خود را بالاتر از مردم می دانستند و دوم آنکه به دشمنان ملت دل بسته بودند.
حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین خطای اول معارضان نظام اسلامی افزودند: نتیجه بالاتر دانستن خود، از مردم، این می شود که اگر مردم در یک حرکت قانونی، اقدام و یا انتخابی کردند، معارضان در مخالفت با اقدام مردم آن را عوام گرایی و مردم را عوام می خوانند.
ایشان با اشاره به دل بستن معارضان نظام اسلامی به دشمنان مردم خاطرنشان کردند: در طول سی سال گذشته دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی و صهیونیستهای دنیا، دشمن ترین دشمنان ملت ایران بوده اند و امروز هم حقاً و انصافاً دشمن ترین دشمنان هستند و دل بستن به این دشمنان خطای بزرگی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: وقتی دشمن وارد میدان شده است، باید متوجه شویم و اگر خطا و اشتباهی هم انجام دادیم، آن را تصحیح کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای بی اثر بودن توطئه های آمریکا در سی سال گذشته را بسیار واضح و آشکار دانستند و تأکید کردند: دلیل بی اثر بودن توطئه ها، این است که امروز جمهوری اسلامی ایران دهها برابر قویتر از روزها و سالهای اولیه شده است و به حرکت خود با شتاب و قدرت بیشتر ادامه می دهد.
ایشان با اظهار تعجب از عبرت نگرفتن دشمنان ملت ایران، از بی اثر بودن توطئه های قبلی و تلاش برای برنامه های جدید و در عین حال تکراری افزودند: آمریکاییها می گویند 45 میلیون دلار بودجه تصویب کرده اند تا از طریق اینترنت جمهوری اسلامی ایران را شکست دهند که این نشان دهنده اوج درماندگی دشمن است زیرا آنها تاکنون دهها 45 میلیون دلار صرف مقابله با نظام اسلامی از طریق کار دیپلماسی، تحریم، اعزام جاسوس، استخدام مزدور و روشهای دیگر کرده اند ولی به هیچ نتیجه ای نرسیده اند.
رهبر انقلاب اسلامی ناتوانی دشمن در فهم واقعیت انقلاب اسلامی و قدرت مردمی آن را از سنت های الهی دانستند و خاطرنشان کردند: دشمنان ملت ایران مدتها طراحی کردند تا بتوانند به بهانه ای در تهران آشوب ایجاد کنند اما نتیجه این طراحی، آیا غیر از بیداری و هوشیاری بیشتر مردم در دفاع از جمهوری اسلامی شد.
حضرت آیت الله خامنه ای تاکید کردند: حوادث اخیر باعث شد تا همه مردم برای حضور بیش از پیش در صحنه دفاع از جمهوری اسلامی، احساس وظیفه کنند.
ایشان خاطرنشان کردند: البته در مقاطعی برخی طراحی های دشمن برای وادارکردن نظام اسلامی به باج دادن بوده است اما امام بزرگوار(ره) هیچگاه باج نداد و همه بدانند ما نیز از طرف ملت ایران و از طرف خود به هیچ کس باج نخواهیم داد.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه ملت ایران بر حرف حق خود ایستاده است و از آن کوتاه نخواهد آمد، افزودند: ملت ایران می خواهد ملتی مستقل، پویا، حرکت کننده به جلو، عامل به احکام اسلامی، و قدرتمند برای دفاع از حقوق و عقاید خود باشد. آیا این خواسته های به حق، جرم است؟
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: ما براساس دستورات اسلام معتقدیم هرگاه حق و باطل در مقابل یکدیگر قرار گیرند، اگر اصحاب حق، صادقانه در مسیر خواسته حق خود ایستادگی کنند، قطعا باطل شکست خواهد خورد و تجربه سی سال گذشته نیز همین موضوع را اثبات کرده است.
ایشان در تشریح وظایف مردم و مسئولان در شرایط فعلی خاطرنشان کردند: مهمترین وظیفه آحاد مردم و مسئولان به ویژه جوانان و افرادی که سخن آنان در میان مردم تاثیرگذار است، حفظ احساس مسئولیت حضور در صحنه است.
رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: امروز هیچ کس نباید بگوید من تکلیف و مسئولیتی ندارم بلکه همه باید در دفاع از نظام جمهوری اسلامی که دفاع از اسلام، حقوق مردم و عزت کشور است، احساس مسئولیت کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مردم همواره این احساس مسئولیت را به اثبات رسانده اند که نمونه واضح آن راهپیمایی نهم دی بود و در 22بهمن نیز مردم حضور، آمادگی و سرزندگی خود را همچون گذشته نشان خواهند داد.
ایشان وظیفه مسئولان کشور را نیز کار و تلاش همراه با تدبیر برای حل مشکلات دانستند و خاطرنشان کردند: مسئولان قوای سه گانه و همه مسئولان باید کار برای مردم و تدبیر در امور را وظیفه خود بدانند و لحظه ای از آن غفلت نکنند.
رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: نباید حرکت رو به جلوی کشور لحظه ای کند شود بلکه باید با سرعت بیشتر و همه جانبه تر ادامه یابد.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین وظیفه آحاد مردم در قبال مسئولین را، اعتماد به آنها و پشتیبانی از مسئولان برشمردند و خاطرنشان کردند: یکی از هدفهای دشمن، بی اعتماد کردن مردم به مسئولان است و همه باید در این خصوص هوشیار باشند.
ایشان افزودند: البته پشتیبانی از مسئولان به معنای تذکر ندادن و یا پرهیز از انتقاد بجا و صحیح، نیست اما این تذکر و یا انتقاد لازم باید همانند تذکر دو همسنگر به یکدیگر باشد و نه بصورت مقابله و رودررویی.
رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: قرائن فراوان نشان می دهد که دست قدرت الهی پشتیبان این ملت است و خداوند متعال با فضل و عنایت خود و دعای مستجاب حضرت ولی عصر(عج) این ملت را به هدفهای بلند خواهد رسانید و دشمن را در مقابل این ملت بزرگ ذلیل و خاکسار خواهد کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود در تجلیل از افتخارات و رشادتهای مردم مؤمن مازندران بویژه مردم آمل خاطرنشان کردند: چهره آمل در عرصه های مختلف از جمله عرصه مجاهدت فی سبیل الله و وادی علم، فقاهت، معرفت و عرفان چهره درخشانی است و امروز نیز بزرگان روحانی آملی از افتخارات حوزه های علمیه و از ذخایر با ارزش روحانی کشور هستند.
در ابتدای این دیدار آیت الله طبرسی نماینده ولی فقیه در استان مازندران و امام جمعه ساری، در سخنانی ضمن اشاره به سوابق تاریخی و ارادت ویژه مردم مازندران به اهل بیت علیهم السلام و جانفشانی مردم این منطقه در صحنه های مختلف دفاع از انقلاب اسلامی از جمله حماسه ششم بهمن آمل و دوران دفاع مقدس تاکید کرد: مردم مازندران همواره آماده دفاع از آرمانهای امام(ره) و ارزشهای انقلاب، و گوش به فرمان رهبر انقلاب اسلامی هستند.


چهارشنبه 88/11/7 .::. 10:25 عصر .::. مدیریت .::. نظرات ()

058_t1.jpg

حجت الاسلام فلاحتی


سه شنبه 88/11/6 .::. 11:2 عصر .::. مدیریت .::. نظرات ()
درباره ما

فروشگاه اینترنتی رزوه مارکت ارائه دهنده برنج و چای ایرانی و روغن حیوانی انالوجه تحویل درب منزل آدرس : basalam.com/rozveh