سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کانون الغدیر شهدای روستای انالوجه
<a href="http://parstools.com/">

فید خوان rss reader

طراح قالب
ثامن تـــم
امکانات وب


بازدید امروز: 24
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 217070


رئیس جمهور در گفت وگو با خبرنگاران: حلقه اتصال جریان آشوبگر با خارج از کشور مشخص است

رئیس جمهور در مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگاران تصریح کرد که در جریان انتخابات حلقه اتصال برخی از جریانات با خارج از کشور مشخص بود و هر اقدامی که می کردند نه تنها مورد حمایت رسانه ها بلکه مسئولان آن کشورها قرار می گرفت.
به گزارش خبرگزاری ها، دکتر محمود احمدی نژاد دیروز در اولین کنفرانس خبری خود در دولت دهم با بیان این که در انتخابات ریاست جمهوری چند پیروزی بزرگ نصیب ملت ایران شد، ارائه یک الگوی متعالی انسانی و ناب از مردم سالاری را پیروزی اول در این مسیر قلمداد و اظهار کرد: این نوع مردم سالاری، مردم سالاری است که از عمق اعتقاد به خدای متعال و یگانه پرستی و پافشاری عمیق بر تحقق عدالت برخاسته است.
وی پیروزی دوم ملت ایران را شکست های پی درپی و متوالی دشمنان قسم خورده دانست و گفت: این دشمنان، دشمنانی بودند که از ماه ها قبل از انتخابات با ساماندهی، تجهیز، سرمایه گذاری و به کارگیری رسانه ها و اهرم های پیچیده روانی، سعی کردند بر مسیر تصمیم گیری ملت ایران اثرگذاری کنند؛ اما ملت ایران با یک حضور و انتخاب تاریخی شکست بسیار سنگینی را بر دشمن تحمیل کرد.
رئیس جمهور افزود: ملت ایران پیروزی دیگری داشت و آن رو شدن دست بسیاری از بدخواهان بود و استعمار پیری که بارها و بارها پیغام می داد که می خواهد رفتار خود را اصلاح کند و از اقدامات خود پشیمان است، و برخی دیگر که با شعار تغییر وارد عرصه جهانی شدند تا رفتارهای خود را تغییر دهند و دست از دخالت بردارند ملت ایران با استحکام خود باعث شد دست آنها رو شود و معلوم شود که اراده درستی برای تغییر وجود ندارد.
وی گفت: دولت دهم با قدرت و قوت چند برابر ماموریت های مورد نظر خود را در عرصه های داخلی و جهانی دنبال خواهد کرد.
احمدی نژاد با بیان این که برنامه های گسترده اقتصادی، اجتماعی و علمی دولت به سرعت پی گیری خواهد شد، اظهار کرد: ایران در آستانه جهش های بزرگ علمی، اقتصادی و فرهنگی قرار دارد و بسیار زودتر از افق چشم انداز، قله های چشم انداز را فتح خواهد کرد.
حلقه اتصال آشوبگران
با خارج از کشور
در ادامه احمدی نژاد در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره بعضی اتفاقات کوی دانشگاه و برخی بازداشتگاه ها گفت: ما شواهد و اسنادی داریم که افراد نفوذی در این مکان ها حضور داشتند و اقداماتی را انجام دادند و باور من این است که بعضی از اتفاقات ناشایست رخ داده در کوی دانشگاه و برخی از بازداشتگاه ها جزو سناریوی آشوب بود.
وی یادآور شد: من در متن جمهوری اسلامی در طول این 30 سال زندگی کردم و قریب به اتفاق ملت ایران نیز در این بطن زندگی کرده اند و اتفاقاتی که رخ داد هیچ یک از هیچ ایرانی وفادار انقلاب و عاشق ایران و عاشق آرمان های ملت ایران حاضر نیست دست به آن اقدامات بزند هر کس خواسته یا ناخواسته در برابر منافع ملت ایران عمل کند در صف دشمن است ولو حتی متوجه نشود. هستند افرادی که متوجه نیستند ولی آب به آسیاب دشمن می ریزند البته تعداد آن ها زیاد نیست. من فکر می کنم باید یک دوره دشمن شناسی را با هم مرور کنیم.
وی گفت: در جریان انتخابات حلقه اتصال برخی از جریانات با خارج از کشور مشخص بود و هر اقدامی که می کردند نه تنها مورد حمایت رسانه ها بلکه شخصیت ها و مسئولان آن کشورها قرار می گرفت و از آن حمایت می کردند.
احمدی نژاد با بیان این که «تشخیص صف دشمن کار سختی نیست» گفت: هیچ مامور دلسوزی حاضر نیست که اقدامی بکند که برخلاف ماموریتش، قانون و انسانیت و منافع ملی کشور باشد مگر این که در فضایی قرار گرفته باشد که آن حرکت را به نفع مطامع حزبی، گروهی و مصالح سیاسی خود بداند.
وی گفت: ملت ایران در تشخیص صف دشمن هیچ گاه اشتباه نکرد و ما اسناد قطعی داریم که برخی از حوادثی که رخ داد توسط عناصر وابسته به جریانات آشوبگر ولی به نام ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران بود.
وی خاطر نشان کرد: نیروهای انقلاب و طرفدار انقلاب در قضایای اخیر چاقو خوردند، کتک خوردند و جان شان را گذاشتند که کسی آسیب نبیند. نیروهای انقلاب کسانی هستند که در جنگ هشت ساله نیروی عراقی تا دو دقیقه قبلش همرزمش را به شهادت رسانده بود ولی وقتی نیروهای عراقی را دستگیر می کرد آن را مورد نوازش قرار می داد و این فرهنگ ملت ایران است.
رئیس جمهور گفت: متأسفانه برخی آگاهانه و ناآگاهانه در خط دشمن عمل کردند و کسانی که پیاده نظام بودند، نظام جمهوری اسلامی با رأفت با آن ها برخورد می کند، مثل همیشه، و کسانی که در سمت فرماندهی بودند باید پاسخگوی این رفتارهای خود باشند.
ادعای بزرگ تقلب بدون سند
رئیس جمهور همچنین در پاسخ به پرسش خبرنگاری که پرسید «با توجه به روند برگزاری دادگاه اغتشاشات اخیر و اتهامات متعددی که در دوران انتخابات و پس از آن علیه شما در سطوح مختلف مطرح شد، همچنین اعترافات عنوان شده آیا شما قصد شکایت ندارید و تفاوت مواجهه با افراد پایین دستی این جریان و فرماندهان مسائل پس از انتخابات چه باید باشد؟» گفت: انتخابات گذشت و از نظر ما پرونده آن فردای روز انتخابات بسته شد. این سی امین یا سی و یکمین انتخابات ملت ایران بود. ساز و کاری که به کار گرفته شد نیز ساز و کاری ثابت، البته با اصلاح و تکمیل بود.
احمدی نژاد گفت: این انتخابات، پاک ترین انتخاباتی بود که با شیوه دستی انجام و با شیوه ماشینی هم کنترل شد، اما بعضی در فضای انتخابات که فضای هیجان، تبلیغات و گفت وگوست، بعضاً پا را از اخلاق فراتر می گذارند و تهمت می زنند و توهین می کنند. در گذشته این طور بود که وقتی انتخابات تمام می شد فضای همدلی و دوستی شروع می شد، ولی در این انتخابات هم حجم خلاف گویی ها و تهمت ها بیشتر شد و هم این که پرونده انتخابات بسته نشد.
وی افزود: عده ای گفتند انتخابات باید باطل شود، وقتی پرسیدیم چرا گفتند تقلب شده است، وقتی گفتیم سندی دارید، گفتند سندی نداریم. گفتیم چرا تقلب شده؟ گفتند ما می گوئیم تقلب است. باید دانست این روند بدترین نوع دیکتاتوری بود؛ چرا که بالاخره انتخابات دو طرف دارد، یکی پیروزی و یکی شکست است. حال من تعبیر پیروزی و شکست را به کار نمی برم؛ یک نفر رأی می آورد و یک نفر رأی نمی آورد.
احمدی نژاد گفت: متأسفانه در این انتخابات نه اخلاق تبلیغاتی و نه اخلاق رأی نیاوردن رعایت نشد. حرف هایی زده شد که نه تنها شایسته آنها بود بلکه شایسته ملت ایران، به عنوان ملتی آگاه نبود. مگر کسی می تواند ملت ایران را فریب دهد مردم با رکوردی بالا در انتخابات شرکت کردند.
بسته پیشنهادی
رئیس جمهور در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه العالم مبنی بر اینکه محور پیشنهادات ایران به 1+5 چیست به خصوص اینکه کشورهای غربی مدت زمان مشخصی را در نیمه این ماه برای انجام مذاکرات تعیین کرده اند گفت: ما نشنیدیم کسی زمان معینی را برای گفت وگو تعیین کرده باشد. تعامل بر مبنای احترام و عدالت با زمان گذاشتن همخوانی ندارد. ممکن است افرادی اظهارنظرهایی کرده باشند اما روشن است که این ادبیات با نیازهای امروز و رویکرد مردم ایران ناسازگار است.
وی افزود: حل مسائل جهانی نیازمند تعامل سازنده بر پایه عدالت و احترام به آحاد ملت هاست. ما فکر می کنیم بدون مشارکت همگانی نمی توان مسائل را حل کرد. ملت ایران با اقتدار برآمده از اراده ملی و توانمندی های فرهنگی خود آمادگی دارد که تعامل سازنده ای را در جهت حل مسائل جهانی به وجود آورد.
وی ادامه داد: پیشنهاد ما ناظر به چالش های مهم فراروی بشریت و جهت گیری های اساسی برای حل پایدار این چالش هاست و پیشنهاد دادیم که در یک چارچوب منطقی و عادلانه آماده هستیم تا با کسانی که دلسوزند و می توانند در اصلاح امور جهان مشارکت کنند گفت وگو کنیم. البته بسته اول پیشنهادی را به گروه 1+5 و بسته های دیگر را برای کشورهای دیگر آماده کرده و به آن ها خواهیم داد.
همچنین در این نشست، خبرنگار شبکه فرانسه پرسید: شما گفته اید پرونده هسته ای ایران بسته شده است و با کشورهای غربی مذاکره نمی کنید من می خواهم بدانم که تعامل شما با سازمان انرژی اتمی در مورد موضع پرونده هسته ای چگونه خواهد بود؟
رئیس جمهور پاسخ داد: موضوع هسته ای ایران در چارچوب مقررات آژانس پیگیری می شود و این یک روند مستمری است و کشورهایی که چرخه غنی سازی دارند و عضو آژانس هستند، به صورت مستمر با آژانس همکاری می کنند. ما نیز همین گونه تعامل را داریم و اگر آژانس بخواهد تحت فشارهای سیاسی قرار بگیرد و برخی از کشورها بخواهند آژانس را تحت فشار سیاسی قرار دهند، ما ایستادگی و از حقوق قانونی خود استفاده می کنیم.
وی افزود: کسانی که بخواهند خارج از مقررات و فوق قانون و مقررات در موضوع هسته ای ما دخالت کنند، بدانند که راه برای آن ها بسته است و ملت ایران اجازه نمی دهد کسی خارج از چارچوب قوانین بین المللی در امور داخلی ایران دخالت کند.
وی ادامه داد: از نظر ما چیزی به عنوان پرونده هسته ای وجود ندارد و پرونده دشمنی دو، سه کشور با ملت ایران وجود دارد. آنها در واقع با استقلال و پیشرفت کشور ما مخالف هستند. آنها حتی با پرتاب ماهواره و پیشرفت های تکنولوژی ما مخالفت کردند. البته مخالفت آنها برای ما ارزشی ندارد.
در بخش دیگری از این مصاحبه خبرنگار رویترز نیز از رئیس جمهور پرسید: آیا اگر مناظره ای با اوباما در سازمان ملل داشته باشید در مورد مسائل مشترک دو کشور نیز بحث و گفت وگو خواهید کرد؟
احمدی نژاد گفت: ما اعلام کرده ایم که اساس تصمیمات بین المللی بر اساس منطق و گفت وگوست. ملت ما یک نگاه کدر و تاریخ کدری از طراحی های دولت های متوالی آمریکا در ذهن دارد واز سال 1332 که دشمنی های دولت آمریکا آشکار شد، تا به امروز به خصوص در دوره این 30 سال پیروزی انقلاب اسلامی این دشمنی ها شدت بیشتری گرفته و این مسئله کار را سخت می کند.
وی ادامه داد: دولت آمریکا با شعار تغییر برسر کار آمد. در انتخابات ایران دچار اشتباه شد و ملت ایران احساس کردند که در این شعار تغییر صداقت لازم وجود ندارد، البته ابتدا گفتند که اشتباه شده است و ما نیز امیدواریم این طور باشد و آنها روش خود را اصلاح کنند.
وی خاطرنشان کرد: اساس سیاست خارجی ما بر تعامل و گفت وگوی سازنده است. ما اعلام کرده ایم که آماده مناظره هستیم و هر موضوعی در این مناظره قابل بحث است و این مسئله در برابر رسانه ها صورت بگیرد، البته به این معنا نیست که در سطوح دیگر ملت ایران اگر تشخیص داد و منافعش اقتضاء کرد وارد گفت وگو نشود.
احمدی نژاد گفت: در مجمع عمومی سازمان ملل دیدگاه های خود را تشریح خواهیم کرد و باگروه های مختلف مردم آمریکا ملاقات خواهیم کرد. همچنین گفت وگوهای متنوع رسانه ای خواهیم داشت و در برخی اجلاس های گروه های اجتماعی جهانی که عضو و یا مسئول آن هستیم شرکت می کنیم.
میانجیگری ایران برای
حل بحران عراق و سوریه
رئیس جمهور در پاسخ به خبرنگار العربیه درباره میانجیگری ایران برای حل بحران میان عراق و سوریه گفت: ایران با دولت و ملت عراق و سوریه روابط صمیمانه دارد و هر دو دولت اراده قوی ای برای توسعه همکاری ها با یکدیگر دارند و ما از این روند حمایت می کنیم، به بدخواهان نصیحت می کنیم که شما شش سال است در عراق آدم می کشید و زمینه ساز آدمکشی هستید. آیا وضع تان در عراق بهتر است؟ اگر شش سال قبل آمدید و یک عده از مردم خوشحال شدند و به شما امید داشتند. احساس می کردند در وجود شما انسانیت و احترام به ملت ها هست از حضور شما استقبال کردند اما امروز در چه وضعی هستید؟ امروز قاطع ملت های منطقه از شما متنفرند، ملت ها بیدارند و دست شما را خوانده اند و رویکردها ملت ها به سمت همگرایی و همبستگی است.
تحولات اقتصادی در راه است
رئیس جمهور در بخشی دیگر از سخنانش در مصاحبه با خبرنگاران به سؤالات آنها پیرامون مسایل اقتصادی پاسخ داد و افزود: طرح اصلاح نظام بانکی در دستور کار دولت است، به محض آن که لایحه هدفمند کردن یارانه ها از مجلس خارج شود و به تصویب برسد، لایحه بانکی و مالیاتی و گمرکی را تقدیم مجلس خواهیم کرد.
احمدی نژاد تاکید کرد: ما برای اقتصاد برنامه های روشن داریم که با وجود آنها شاهد تحولات اقتصادی خوبی خواهیم بود؛ البته سرعت انجام کارها باید بالاتر برود.
وی گفت: به رغم بحران اقتصاد جهانی و بحران تحریم علیه ایران نرخ بیکاری در کشور کاهش یافته است. البته این میزان کاهش مطلوب ما نبوده، چون بخشی همکاری نکردند و بخشی هم کارشکنی کردند اما در این دولت روند کاهش نرخ بیکاری نزولی بوده است و در برنامه پنجم باید نرخ بیکاری به زیر 7درصد برسد.
تغییر در دانشگاه آزاد
مستلزم حسابرسی است
احمدی نژاد هم چنین در پاسخ به پرسش خبرنگاری که پرسید: «با توجه به این که رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی هستید نظرتان در مورد وقف دانشگاه آزاد چیست؟» گفت: البته من وارد مسائل و زوایای شرعی وقف نمی شوم،چون تخصص بنده نیست، اما به لحاظ قانونی هر اقدامی که راجع به دانشگاه آزاد می شود باید مسائل قانونی در آن رعایت شود و هر نوع تغییر در مالکیت و شکل دانشگاه آزاد مستلزم اصلاح اساسنامه است که باید به شورای عالی انقلاب فرهنگی برود، همچنین هر نوع تغییر در دانشگاه آزاد مستلزم حسابرسی است.
وی افزود: باید دانست بخشی از اموال دانشگاه آزاد هدایای دولت است و اگر بناست تغییری اتفاق بیفتد باید نظر دولت هم لحاظ شود اما از هر اقدام سازنده ای که به اصلاح ساختارها، جهت گیری ها و رفتار دانشگاه آزاد بینجامد استقبال می کنیم.

 

سه شنبه 88/6/17 .::. 12:56 صبح .::. مدیریت .::. نظرات ()

گزارش تحلیلی خبری کیهان
 بیانیه جدید موسوی ، رونویسی از نسخه سیا

سرویس سیاسی -
انتشار دهمین بیانیه التهاب آفرین میرحسین موسوی، پس از گذشت نزدیک به سه ماه از برگزاری انتخابات پرشور ریاست جمهوری و «نه بزرگ» ملت ایران به عوامفریبی های جبهه مخالف اصول گرایی، بار دیگر، مایه شعف و اعجاب مجموعه مخالفین نظام در داخل و خارج کشور گردید، به گونه ای که روزنامه های آمریکایی لس آنجلس تایمز، سانفرانسیسکو کرونیکل و شبکه بی بی سی فارسی و صدای آمریکا با خوشحالی و بطور گسترده به انعکاس این خبر پرداختند.
صدور این بیانیه که در آن ادعا شده است «موسوی و طرفدارانش خواهان برقراری آرامش در جامعه هستند» همزمان با افشاگری های گسترده حامیان موسوی در دادگاه، تنها با یک هدف و آن هم فریب دوباره افکار عمومی برای انحراف از افشای رسوایی های جناح طرفدار موسوی» صورت گرفته است.
تقریبا تمامی دستگیر شدگان اذعان کرده اند که ادعای تقلب دروغی بیش نبوده است
از سوی دیگر اکنون مدت هاست که رسانه های فارسی زبان شبکه براندازان خارج از کشور از «فقدان استراتژی» و «ضعف کادر رهبری» به عنوان دو چالش اساسی جبهه تحت حمایت موسوی و کروبی یاد می کنند. بر این اساس تاکید عناصر سوخته سیاسی و عوامل نشان دار شبکه های اطلاعاتی غرب که اکنون در آن سوی مرزها به خیانت علیه کشور مشغولند بر اتخاذ استراتژی واحدی برای تداوم اعتراضات و ناآرامی ها از سوی موسوی و کروبی است.
شبکه های اینترنتی متعلق به مخالفین جمهوری اسلامی «شبکه سازی اجتماعی» را بهترین راهبرد برای مبارزه مسالمت آمیز با نظام جمهوری اسلامی قلمداد کرده و در متون آموزشی متعددی که منتشر ساخته اند به چرایی و چگونگی این مسئله پرداخته اند.
اکنون نگاهی به محتوای بیانیه نهم موسوی و مقایسه آن با نظریه سازی های چندماهه اخیر شبکه براندازان جای هیچ تردیدی را باقی نمی گذارد که این متن تنها رونویسی ناشیانه ای از همان الگوی پیشنهادی است. ناگفته نماند که جریان فرسوده و منزوی موسوم به ملی - مذهبی نیز ایجاد «جنبش اجتماعی مبتنی بر شبکه سازی» را بهترین الگوی مبارزاتی علیه نظام جمهوری اسلامی دانسته و سال هاست که در محافل مختلف به طرح این موضوع می پردازد.
پیش از این نیز موسسه آمریکایی رند موسوم به «مطالعات خاورمیانه» که با بودجه رسمی سازمان جاسوسی آمریکا و با ماموریت ویژه مطالعه بر راه کارهای دگرگونی در منطقه و دفع خطر ایران فعالیت می نماید در برآوردهای خود «شبکه سازی های اجتماعی» را در زمره برترین استراتژی های مقابله با کشورهای مسلمان و از جمله ایران برشمرده بود. موسوی نیز منطبق بر چنین الگویی در بیانیه خود آورده است؛ «ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هسته های اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم ... این هسته ها می تواند از «همسایگان»، «خویشاوندان»، «شرکت کنندگان در هیئت های مذهبی» ، «گروه هایی که با هم ورزش می کنند» و ... تشکیل شود.»
صدور بیانیه اخیر میرحسین موسوی از منظری دیگر نیز قابل تحلیل است. فروکش کردن التهابات اجتماعی حاصل از موج آفرینی های موسوی و اطرافیان وی و ایجاد آرامش در جامعه بزرگترین خطری است که می تواند مجرمان اصلی آشوب ها را به تیغ عدالت بسپارد. بر این اساس صدور بیانیه التهاب آفرین وی در آستانه بازگشایی دانشگاه ها پیامی جز ایجاد تنش در فضای باثبات کنونی و مانع تراشی برای اجرای عدالت نخواهد داشت.
چراغ سبز به اپوزیسیون
فعالان سیاسی نیز در واکنش به صدور این بیانیه، موسوی را به دنبال نمایشنامه ای جدید برای فضاسازی و ملتهب کردن جامعه و نشان دادن چراغی سبز برای اپوزیسیون و مخالفان نظام دانسته اند.
در همین ارتباط عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین گفت: با توجه به آغاز به کار دانشگاهها موسوی با انتشار بیانیه راه سبز امید بدنبال ملتهب کردن جامعه و توطئه ای جدید است.
بهادر ولی زاده در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود: میرحسین موسوی بدلیل شکست و از دست دادن موقعیت اجتماعی بدنبال سناریوی جدیدی است به همین دلیل بیانیه ای در مورد راه سبز امید منتشر کرده تا با شروع بکار دانشگاهها توطئه ای جدید آغاز کند.
در ادامه سخنگوی جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی بیانیه دیروز موسوی را نمایشی بیش ندانست و تاکید کرد: او با راه سبز امید دنبال نمایش جدید خود در صحنه اپوزیسیون است.
محمد عظیمی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران با بیان این مطلب افزود: موسوی در هر مرحله یکی از اقدامات نظام را زیر سؤال می برد. در مرحله اول رای ملت را زیر سؤال برد و در مراحل بعدی دیدیم با بیانیه های متعددی که صادر کرد ناهنجاری هایی را در سطح جامعه بوجود آورد بنابراین بیانیه اخیر او که دیروز صادر شد را نیز در همین راستا می توان تلقی کرد.
این فعال سیاسی در ادامه در واکنش به اظهارات دیگر موسوی مبنی بر این که برگزاری دادگاههای اغتشاشگران اخیر فرمایشی است تصریح کرد: دادگاه طبق موازین قانونی تشکیل می شود تا اغتشاشگران به اتهامات پاسخ دهند از این رو مطالبی که در آنجا مطرح می شود به مذاق آقایان خوش نمی آید بنابراین درصددند اصل موضوع (برگزاری دادگاه انقلاب اسلامی) را زیر سؤال ببرند در صورتی که تمامی اعتراف ها واقعی است.
همچنین در همین ارتباط عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی گفت: بیانیه تند موسوی در قالب جبهه راه سبز امید سناریوی جدید در جهت فرافکنی و انحراف افکار عمومی از اعترافات روشنگرانه متهمین اغتشاشات اخیر در دادگاهها است.
محمدجواد آرین منش، نماینده خراسان رضوی در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: انتشار این بیانیه در راستای ادامه روند قانون گریزی موسوی و حامیانش و انحراف افکار عمومی از افشای توطئه هایی است که در ستادهای مرکزی اصلاح طلبان بر علیه امنیت ملی رخ داده و لذا برای ایجاد ابهام در صحت برگزاری دادگاهها دست به انتشار چنین بیانیه ای زده اند.
رئیس ائتلاف اصلاح طلبان جوان نیز، گفت: موسوی با انتشار بیانیه راه سبز امید و راه اندازی نمایشنامه جدیدش نه تنها به دنبال ملتهب کردن فضای جامعه است بلکه به دشمنان انقلاب چراغ سبز نشان می دهد.
محمدزارع فومنی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود: انتشار این گونه بیانیه ها از سوی موسوی نه تنها فضا را آشفته تر می کند، بلکه به انقلاب و مردم لطمه وارد می کند لذا تعجب می کنم که چرا موسوی به این راحتی تحت تاثیر کسانی که مخالف نظام و اسلام هستند قرار می گیرد، بنابراین به صلاح وی است که راه و دوستی با نظام را در پیش بگیرد.
وی تصریح کرد: بیانیه راه سبز امید و از قبیل آن از جمله نمایشنامه هایی است که توسط مخالفین نظام طراحی می شود که از شخص میرحسین موسوی برای پیشبرد مقاصد خود استفاده می کنند.
علیرضا نادعلی عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در گفت وگو با فارس، با اشاره به تحرکات تازه موسوی اظهار داشت: موسوی روندی را که شروع کرده در سراشیبی پایین می رود و تنزل می کند.
وی افزود: موسوی با بحث راه اندازی راه سبز امید سعی می کند پوشش کار سیاسی نرم به این قضایا بدهد که مثلا به عنوان یک کار نسبتا قانونی شناخته شود.
نادعلی ادامه داد: البته بحث در این باره است که او عملی را در انتخابات و فضای بعد از آن انجام داده که مملکت را به سمت انفکاک نزدیک کرد البته وجود ستون ولایت فقیه و مردم و مسئولان آگاه از بروز آن جلوگیری کرد.
وی با اشاره به بحث راه اندازی جبهه سیاسی توسط موسوی خاطرنشان کرد: کسی می تواند گروه سیاسی تشکیل دهد که اولا نیتش در چارچوب نظام باشد و ثانیا نیت و اعمال او برای براندازی به هیچ عنوان قابل اثبات نباشد که برای موسوی برعکس است.
نادعلی ادامه داد: تمام چیزهایی که او برای اهداف تشکیل چنین جریانی در بیانیه هایش می گوید تماما مخالفت با نظام و رهبری است، او می خواهد بحث مسجد ضرار را ادامه دهد و تشکیل این جبهه ادامه طرح براندازی است و او هم باید در جایگاه متهمین قرار بگیرد و جرمش اثبات خواهد شد، نباید جای متهم و شاکی عوض شود.

 

برگرفته از سایت کیهان


دوشنبه 88/6/16 .::. 1:26 صبح .::. مدیریت .::. نظرات ()

بی شک یکی از دغدغه های جامعه به ویژه برای نسل جوان شناخت  همسر می باشد. چه بساط طلاق هایی که ریشه در این مسئله دارد و طرفین اگر قبل از ازدواج دائم همدیگر را در ابعاد مختلف خوب می شناختند سرنوشت دیگری پیدا می کردند.
بنابراین انسان شناسی در بعد همسریابی از جایگاه والا و اهمیت ویژه ای در سرنوشت و سعادت انسان برخوردار ا ست. دراین رابطه به طور مختصر راهکارهایی را که می تواند تا حدود زیادی شناخت انسان را نسبت به شایستگی ها، کمالات و در نهایت هم کفو بودن طرف مقابل بالاببرد، مطرح می شود.
1) انجام گفت وگوی حضوری
2) انجام تحقیقات محلی
3) معاشرت، مجالست یا مسافرت
4) انجام معامله

با تلخیص از وبسایت http://kayhannews.ir/870115/6.htm


پنج شنبه 88/6/12 .::. 11:47 عصر .::. مدیریت .::. نظرات ()

امروزه پس از گذشت بیش از نیم قرن از پایان جنگ جهانی دوم، افسانه هولوکاست همچنان افسانه غالب و مسلط زمانه ماست. تاثیرات عمیق و دامنه دار این افسانه و پیامدهای ناشی از آن همچون گذشته نقشی کلیدی در عرصه های داخلی و بین المللی ایفا می کند.
اهمیت و گستردگی ابعاد پدیده هولوکاست محققان را بر آن داشته تا بیش از پیش با نگاهی نقادانه و موشکافانه به کند و کاو پیرامون حقایق موجود در این زمینه بپردازند. مقاله حاضر نیز تلاشی در این راستا است که سعی بر آن دارد بر مبنای رویکرد بازنگری در هولوکاست به واکاوی و بازشناسی این پدیده بپردازد.
در مورد هولوکاست (همه سوزی یهودیان)، دو دیدگاه عمده وجود دارد.
1) دیدگاه اول، دیدگاه کشتارگرا (HoIocaust EXterminationism) است. معتقدان به این دیدگاه بر این باورند که دست کم شش میلیون یهودی اروپایی در خلال جنگ جهانی دوم به طور منظم و روشمند و با برنامه ریزی قبلی و عمدتاً دراتاق های گاز اردوگاه های مرگ نازی ها از قبیل آشویتس - بیرکناو، تربلینکا، مایدانک، برگن - بلزن، بلزک، سابی بور و غیره، عمدتاً با استفاده از گاز سیکلون ب نابوده شده اند و سپس اجساد آنها در کوره های آدم سوزی به خاکستر تبدیل شده است. همچنین گروه های ضربت نازی وابسته به اس. اس (نیروی امنیتی و نظامی نخبه حزب نازی) دست به کشتارهای گسترده و وسیع یهودیان درنقاط مختلف اروپای اشغالی به ویژه در پشت خطوط ارتش پیشرو آلمان در جبهه روسیه زده است که از مهمترین و بدنام ترین این کشتارها و قتل عام ها، به عنوان نمونه می توان به کشتار، قلع و قمع و تیرباران گسترده ده ها هزار یهودی ساکن کیف، پایتخت اوکراین، در دره ای نزدیک به این شهر موسوم به «بابی یار» اشاره کرد.این واقعیت در فیلم سینمایی زندگی زیباست مجسم شده است .
ادامه مطلب...

پنج شنبه 88/6/12 .::. 12:6 صبح .::. مدیریت .::. نظرات ()

مفهوم احسان و نیکوکاری

احسان برگرفته از حسن است که در دو معنای نعمت بخشیدن به دیگری، و احسان در کار و عمل ، کاربرد دارد. کسی که علم نیکویی را بیاموزد یا عمل نیکی را انجام دهد، از جمله نیکوکاران به حساب می آید و بر این اساس است1 سخن امیرمؤمنان علیه السلام که می فرمایند: مردم به آنچه از کارهای شایسته و نیک می آموزند یا به آن عمل می کنند، نسبت داده می شوند2.
واژه احسان به معنای انجام دادن کار نیک، به طور عمده در آیاتی به کار رفته است که پس از بیان اموری،عاملان آن را به عنوان محسن مورد ستایش قرارداده است؛ چنان که در سوره مبارکه بقره می خوانیم:
و اذ قلناادخلوا هذه القریه فکلوا منها حیث شئتم رغداً وادخلوا الباب سجدا و قولوا حطه نغفر لکم خطیکم و سنزید المحسنین ؛3
و به خاطر بیاورید زمانی را که گفتیم: در این شهر (بیت المقدس) وارد شوید! و از نعمت های فراوان آن، هر چه می خواهید بخورید و از در (معبد بیت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گردید و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! تا خطاهای شما را ببخشیم و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.
و در جای دیگر می فرماید:
الذین ینفقون فی السراء و الضراء و الکظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین 4
آنان که در توانگری و تنگدستی، انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از خطای مردم در می گذرند. و خدا نیکوکاران را دوست دارد. خداوند در این آیات، ضمن بیان مصادیق کارهای نیک، بندگان خود را به انجام آن، ترغیب و تشویق می نماید.

مصادیق نیکوکاری

آنچه از آیات قرآن کریم استفاده می شود، این است که احسان و نیکوکاری، مصادیق فراوانی دارد، به عنوان نمونه: ایمان به خدا ، ایمان به پیامبر صلوات الله علیه و آله ، قرآن کریم و معاد، تقوا و تحمل سختی ها و مشکلات، عفو و گذشت، محبت و دوستی اهل بیت علیهم السلام ، خیرخواهی و اصلاح، اجتناب از فساد، فحشا و گناهان کبیره، استغفار در سحرگاهان، پرداخت زکات، پرداخت کالا و هدیه مناسب برای زن مطلقه، انفاق و بخشش در راه خدا ، تأمین نیازمندان و محرومان، رفتار شایسته با پدر و مادر و... از مصادیق احسان و نیکوکاری است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است5.

آثار نیکوکاری

احسان و نیکوکاری و کمک به انسان های ضعیف و ناتوان، آثار و پیامدهای ارزنده و مثبتی را در دنیا و آخرت به دنبال دارد که به طور خلاصه به چند مورد آن اشاره می شود:
1) دوستی و صمیمیت
احسان و نیکوکاری باعث ایجاد دوستی و صمیمت بین افراد جامعه می شود.

2) خیر و سعادت دنیوی
از جمله آثار ارزشمند احسان و نیکوکاری، اجر و پاداشی است که در دنیا، نصیب انسان های خیر می شود. به قول معروف:
                          تو نیکی می کن و در دجله انداز           که ایزد در بیابانت دهد باز
خدای سبحان در مورد اجر و پاداش دنیوی احسان و نیکوکاری می فرماید: «فئاتهم الله ثواب الدنیا و حسن ثواب الاخره و الله یحب المحسنینخداوند پاداش این جهان، و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.»
در آیه دیگری می فرماید: «وقیل للذین اتقوا ماذا انزل ربکم قالوا خیرا للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنه و لدار الاخره خیر و لنعم دارالمتقین8؛ و هنگامی که به پرهیزگاران گفته می شد: پروردگار شما چه نازل کرده است؟ می گفتند: خیر و سعادت برای کسانی که نیکی کردند در این دنیا نیکی است و سرای آخرت از آن هم بهتر است و چه خوب است سرای پرهیزکاران.»
ادامه مطلب...

پنج شنبه 88/6/12 .::. 12:6 صبح .::. مدیریت .::. نظرات ()
متن کامل دفاعیه سعید شریعتی عضو شورای مرکزی مشارکت
اشتباهات بزرگ و ادعاهای عجیب موسوی موجب هزینه‌های سرسام‌آور شد

سعید شریعتی پس از قرائت متن دفاعیات سعید حجاریان در دادگاه بررسی اتهامات برخی طراحان و محرکان اشوب های اخیر در سخنانی گفت: با موافقت اقای مرتضوی بنده متن دفاعیات خود را قرائت می‌کنم، هرچند کیفرخواست اینجانب قرائت نشده است.

به گزارش رجانیوز، شریعتی پس از قرائت متن کامل دفاعیات حجاریان به معرفی کامل خود پرداخت و خطاب به رئیس دادگاه گفت در تاریخ ‏7‏ مرداد به دست پلیس امنیت ناجا دستگیر شدم و پرونده من در حال بررسی است.

رئیس دادگاه خطاب به شریعتی گفت: با توجه به اینکه پرونده شما هنوز با کیفرخواست به دادگاه ارائه نشده است آیا مطالبی که می خواهید ارائه دهید، با موضوع ارتباط دارد؟ شریعتی در پاسخ گفت: ارتباطات روشنی با کیفرخواست عمومی که قرائت شد، دارد و فکر می کنم حداقل برای تنویر افکار عمومی و کاستن از بار مسئولیت هایی که به گردن من هست، لازم است آن را قرائت کنم. رئیس دادگاه از شریعتی پرسید مسئولیت شما در جبهه مشارکت چیست؟ شریعتی پاسخ داد من از دومین دوره شورای مرکزی جبهه مشارکت که حدود ‏8‏ سال می شود عضو این جبهه هستم.

در ادامه قاضی به شریعتی اجازه داد دفاعیاتش را بیان کند. متن کامل دفاعیات سعید شریعتی به این شرح است:

به نام خدا

ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون ال عمران104

ریاست محترم دادگاه

سلام علیکم

متن حاضر گزیده ای از مرقومه ای مفصل در بیان دیدگاهها و اعتقاداتم در مورد رخدادهای اخیر است که برای پرهیز از تصدیع و گرفتن وقت دادگاه تهیه شده و قرائت می شود و به همراه متن مشروح خدمت جنابعالی برای انضمام به پرونده به همراه لایحه دفاعیه حقوقی تقدیم خواهد شد، با استعانت از کلام امیرمومنان دفاعیات خود را عرض می کنم.

ریاست محترم دادگاه

آیه شریفه ای که در ابتدا قرائت شد، ابتنای جامعه رستگار دینی را بر مدار دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر بر می شمارد و بر این مبنا، آحاد جامعه یکان یکان مشمول این ایه شریفه هستند لذا چه کسی اولی بر نفس خویش است به جهت دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر؟ بدین لحاظ من بیان پاره ای از حقایق و نیز اشتباهات و قصورها و تقصیرها را که سبب پدید امدن حوادث تلخ اخیر شده است، مصداق دعوت به خیر امر به معروف و نهی از منکر می دانم.

ابتدا لازم می دانم عرض نمایم که اینجانب در تاریخ ‏7‏ مرداد ‏88‏ توسط مأموران پلیس امنیت با رعایت ضوابط حقوقی و نهایت احترام بازداشت شده و به بازداشتگاه منتقل شدم و چه به هنگام ورود و چه در طول مدت حضور در زندان چیزی جز محبت و احترام و مراقبت های استاندارد و قانونی از نظر بهداشت غذایی هواخوری معاینات پزشکی و سایر موارد از نگهبانان و افسرنگهبان بند مشاهد نکردم و از این بابت سپاسگزار همه انها هستم که لطف و مهربانی آنان، زندان را برای من تبدیل به مکانی برای عبادت و تفکر و قرب بیشتر به خداوند در ماه عزیز شعبان المعظم نمود.

همچنین در محضر دادگاه گواهی می دهم که مسئولان و کارشناسان پرونده من همگی در زمره افرادی مؤمن، معتقد، امین و دلسوز نظام بودند که با منطقی ترین روش ممکن، صرفاً به دنبال کشف حقایق و ریشه های ماجرا بوده و نه اتهام زنی های تخیلی. پیشرفت کار پرونده بر مبنای جدال احسن و با تکیه بر نقاط مشترک اعتقادی برای دست یافتن به اختلاف نظرها یا ابهامات موجود در پرونده بود. لذا شهادت می دهم بر حسن رفتار و گفتار همگی آنان و در پیشگاه دادگاه محترم اعلام می دارم هر خبر و نقلی پیش از این و یا از این پس توسط هر شخص و گروهی حداقل در ارتباط با من، چنانچه خلاف موضوعات پیش گفته باشد، کذب محض مضح و موجب ذمه و معصیت خداوند دانا و حکیم است.

با گذر از این مقدمه عرض می کنم که ریشه اصلی رخدادهای غم انگیز اخیر، انتشار و دامن زدن به شایعه تقلب گسترده در انتخابات بود. ادعایی فوق العاده بزرگ و مسئولیت آور با تکیه بر حداقل مستندات و صرفاً براساس شایعات اخبار ناموثق و گزارش های نادقیق.

من نه در اینجا بلکه از پیش معتقد بوده ام که در انتخابات تقلب نشده است، به این معنا که اعداد و ارقام اعلام شده با تقریب معقول و مرسوم همه انتخابات‌ها همین است. به اعتقاد من در مکانیزم موجود رآی گیری و شمارش آرا، خصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری که به صورت سراسری و معمولاً با تعداد کمی از نامزدها برگزار می گردد، امکان تقلب در حدی که با چنین فاصله ای آرا را دگرگون کند، وجود ندارد.

ریشه توهم به وجود آمده انجاست که اصلاح‌طلبان گمان می کردند با افزایش مشارکت به بالای ‏60 درصد، پیروزی آنان قطعی است اما این تحلیل مبتنی بر یک شرط مقدر بود و آن اینکه جامعه احساس کند میان اصلاح‌طلبی و به اصطلاح اصولگرایی یکی را برمی گزیند اما مشارکت به ‏85‏ درصد رسید اما چون ان شرط مقدر حاصل نشد، و 2 قطبی دیگری در جامعه رواج یافت، خصوصاً با آن ناشکیبایی و اشتباهی که یکی از بزرگان حامی نامزد مورد حمایت ما در روزهای منتهی به انتخابات مرتکب شد، نتیجه غیر از آن چیزی شد که ما تصور می کردیم.

مهمتر آنکه چون هماره اصل بر صحت انتخابات است، مگر آنکه خلاف آن مستنداً ثابت شود، مجموعه مستندات و استدلال های ارائه شده از سوی نامزد مورد حمایت ما به هیچ عنوان کفایت از ابطال سراسری انتخابات نمی کند و حداکثر در صورت وارد بودن اعتراضات منجر به ابطال 100 یا 200 یا حداکثر 500 صندوق می شود که با خروج آرا، همه کاندیداها از این صندوق ها از مجموعه نتایج تغییر محسوسی در نتیجه انتخابات حاصل نمی شود لذا ادعای ابطال انتخابات با چنین مستنداتی مسموع نیست و ما چه بپذیریم و چه نپذیریم چه بپسندیم باید به نتیجه آرا، قانوناً تمکین کنیم.

گذشته از موضوع تقلب، آقای مهندس موسوی به عنوان کاندیدای مورد حمایت ما اشتباهات بزرگ دیگری نیز مرتکب شدند. اشتباه اول ایشان ورود نابهنگام و ناهماهنگ بدون برنامه تبلیغاتی و بدون چشم انداز روشنی برای چگونگی اداره کشور در آینده بود که موجب شگفت زدگی، سردرگمی و به هم ریختن برنامه انتخاباتی اصلاح‌طلبان شد، ایشان علی‌رغم اینکه در 20 سال گذشته در مجامع علمی و برخی مراجع حکومتی مناصب سیاسی و فرهنگی داشته اند اما به دلیل پرهیز از ورود فعال در عرصه کنشگری سیاسی حرفه ای و جمعی با پیچیدگی های عمل سیاسی در این دوران آشنایی کامل نداشتند و برای هدایت و رهبری یک جریان انتخاباتی و سیاسی از ظرفیت مهارت کافی برخوردار نبودند لذا 2 عارضه توهم و استغنا که من همواره در نقد رفتار ایشان و اطرافیانشان بیان داشته ام، هم موجب پدید آمدن اصطکاک‌های فراوان در طول مسیر حرکت‌های انتخاباتی و هم زمینه ساز تحریک پذیری و عملکردهای احساسی ایشان در رویارویی با نتایج انتخابات شد.

عدم تعادل و عدم برخورداری ایشان و ماشین انتخاباتی‌اشان از یک شیب و شتاب قابل تحمل در فرآیند رفتار تبلیغاتی و انتخاباتی مشکل و اشتباه دیگر ایشان بود. ایشان در حالی پا به عرصه رقابت گذاشت که حتی میانه روترین اصلاح‌طلبان هم به رفتار و ادبیات محافظه کارانه و به قول خودشان اصلاح‌طلبی اصول گرایانه ایشان نقد داشتند و ظرف کمتر از 3 ماه با چنان سرعت و شتابی پیش رفتند که حتی تندروترین مخالفان نظام هم به جرگه حامیان ایشان پیوستند. به صراحت معتقدم دستگاه فکری و ماشین انتخاباتی ایشان تاب تحمل چنین شتاب سهمگینی را نداشت و در مقابل، آثار این شتاب ناتوان شکننده آسیب پذیر و آسیب زننده می نمود و چنانچه ایشان انتخاب می شد، تازه اول مشکل ایشان در رویارویی با سیل توقعات و انتظارات متناقض و متضاد بود که به طور طبیعی اثار خود را بر ثبات و ارامش و روال طبیعی اداره کشور می گذارد.

اشتباه دیگر و بزرگ‌ترین اشتباه آقای موسوی نوع مواجهه ایشان با مسئله نتایج انتخابات و نحوه اعلام آن بود که تعجیل، تحریک شدگی، احساسات زدگی موجود در آن از سیاست مداری با سابقه و پخته چون ایشان بعید می نمود. ادعای فوق العاده بزرگ، تحریک کننده و خطرناک ایشان صرفاً مبتنی بر برخی گزارش های ناکافی و ناموثق تک روانه و اسباب تحمیل پیروی ناگزیر گروه ها و شخصیت های سیاسی حامی از ایشان بود. شرایط و اقتضائات رفتار جمعی ایجاب می کرد ایشان با تامل و تحمل بیشتر وگردآوری اطلاعات و مستندات کافی و محکمه پسند، نحوه تصمیم گیری در مورد چگونگی برخورد با نتایج انتخابات را به گروه‌های سیاسی مجرب حامی خود و هزینه و فایده کردن هر تصمیمی بر مبنای خصایل و خصایص موجود در عرصه سیاسی کشور و میزان تحمل تنش در ساختار سیاسی، پس از ادعایی به بزرگی تقلب چند میلیونی در انتخابات واگذار می نمود. این اشتباه منجر به خیابانی شدن سیاست شد و آسیب های بزرگی بر ثبات، امنیت و منافع ملی، زندگی و معیشت و جان و مال شهروندان زد و طمع بیگانگان را در تداوم بی ثباتی و ناآرامی در کشور و بهره گیری از آن در اعمال فشار به نظام جمهوری اسلامی در عرصه های بین المللی برانگیخت.

باز کردن پای هواداران به اعتراضات خیابانی به اعتقاد من اشتباهی بزرگ بود. اصالتاً سیاست، هنر کم کردن هزینه های زندگی روزمره مردم در تعامل با ساختار قدرت است و وظیفه سیاستمداران آن است که پشت میزهای مذاکره و روی کرسی های پارلمان و دولت یا در سازمان های سیاسی و حزبی تدابیری بیندیشند که هزینه سیاسی زندگی مردم را به حداقل ممکن برسانند. کشاندن مردم در خیابان و خیابانی کردن سیاست یعنی به حداکثر رساندن هزینه زندگی سیاسی مردم و این به دور از تدابیر و خارج از رسالت سیاست مدار متعهد است، آن‌هم در شرایطی که این استعداد وجود دارد نه خطاها و ناکارآمدی یا قانون شکنی یک بخش یا حداکثر دولت مورد اعتراض قرار گیرد بلکه به سرعت کل نظام سیاسی و اساس و مبانی و بنیان های آن مورد تعرض قرار گیرد. من معتقدم در ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، سیاست خیابانی و خیابانی کردن سیاست ممکن است آغازش با کسی باشد اما سرانجامی نخواهد داشت و خود به خود حتی بدون دخالت قوای قهریه میرا خواهد شد و اندک افراد پر شر و شور که شاید بیشتر مایه بگذارند هم تحت تأثیر عوامل بیرونی به سمت وندالیسم و خرابکاری شهری سوق می یابند و سیاست خیابانی بدین نحو و در چنین شرایطی به ابتذال کشیده می شود و بدین ترتیب هزینه های غیرقابل جبرانی بر جان و مال و عرض مردم و امنیت و منافع ملی نظم و انسجام اجتماعی و قواعد مردمسالاری تحمیل خواهد شد که ثمری جز هم افزایی کینه ها به دنبال نخواهد داشت.

در این میان، به عنوان عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی نقدهایی هم در رویکردهای کلان و هم در رفتار و عملکرد انتخاباتی به حزب متبوع خود وارد می دانم.

آنچنان که پیشتر البته با ادبیاتی متفاوت در خبرنامه حزب نوشته ام، مشکل استراتژیک ما از دست دادن هرم اعتماد یعنی اعتماد به نفس، اعتماد متقابل میان ما و مردم و اعتماد متقابل میان ما و نظام است که دوستان علاقه مند حزبی را به آن مقاله ارجاع می دهم. مهمتر از همه آن‌ها اینکه ما علی‌رغم این ادعا در مرامنامه خود که در آن، رسالت خویش را گسترش پایگاه مشروعیت حکومت دینی و ولایت فقیه قلمداد کرده ایم اما در طول 10 سال گذشته از این معنا فاصله گرفته ایم و میان ما و رکن اصلی نظام، بی اعتمادی و عدم تعامل سازنده پیش آمده است و سیاست ورزی در حزب ما را با بن بست مواجه کرده است.

به علاوه، ما در انتقال اعتقادات و آرمان‌هایمان به نسل جوان تر حزب دچار مشکل شده ایم و آینده حزب ما به این لحاظ در خطر کژتابی و انشقاق و انحراف سیاسی قرار گرفته است کمااینکه در همین انتخابات نشانه های این پدیده خطرناک را به عینه دیدیم و مصائب و مشکلات آن را لمس کردیم. گذشته از این موارد ما در این انتخابات نیز اشتباهات بزرگی را مرتکب شدیم، از جمله حمایت ناگزیر و تحمیلی و ناگهانی ما از آقای مهندس موسوی بدون آنکه از برنامه تبلیغی، رفتار انتخاباتی و دیدگاه روشن ایشان برای اداره کشور اطلاع کافی و دقیقی داشته باشیم، در حالی که ایشان حتی حاضر نبود با اعضای بلندپایه حزب ما عکس یادگاری بگیرد و به گونه ای با ما رفتار می شد که انگار حزب ما وصله ای ناچسب در مجموع حامیان ایشان است. ما بارها در میان خود بحث کرده بودیم که کشور نیازمند تزریق روحیه گفتگو و صلح و آرامش به جای تنش های فرساینده سیاسی و یقه گیری ها و اتهام زنی هاست اما آقای موسوی با خصایص فردی که داشت، به راحتی اسیر این نوع بازی ها شد و نوید تداوم اینگونه کشمکش ها و رویارویی ها را به جامعه داد و این خلاف اعتقاد و برنامه و دیدگاه ما بود.

پس از اعلام نتایج انتخابات، آقای موسوی بدون مشورت و بدون مستند چنانکه در بالا شرحش رفت، ادعای فوق العاده بزرگی نمود که هزینه های سرسام آوری را می شد برای آن تصور کرد. متأسفانه حزب ما نیز تنها ساعاتی پس از انتشار بیانیه آقای موسوی وصرفاً با تکیه بر ادعاهای ایشان، مردم را دعوت به اعتراض کرد و علی‌رغم هشدار برخی از دوستان در جلسه حزب، خود را شریک در هزینه ها و آسیب های وارده نمود. این در حالی بود که حزب ما استراتژی کلان خود را سیاست ورزی جامعه محور متکی به پارلمانتاریسم اعلام کرده بود و ادعای چنین تقلب بزرگی یعنی اعلام پایان پارلمانتاریسم و انتخابات در ایران و یعنی اعلام پایان کار حزب ما و این یعنی بر سرشاخ نشستن و بن را بریدن چرا که با چنین ادعایی، دیگر هیچ فرد عاقلی حاضر به گوش دادن به ندای ما برای دعوت به انتخابات‌های دیگر نخواهد بود. عارضه دیگر چنین ادعای بزرگ و بی بنیادی، به وسوسه انداختن بیگانگان در ایجاد و تداوم بی ثباتی و ناآرامی در کشور و خارج شدن مدار کار سیاسی از دست نیروهای داخلی و میدان داری عوامل بیگانه بود که حزب ما علی‌رغم مخالفت مبنایی با این نوع روش ها، بی توجه و غفلت زده گرفتار هزینه های ناشی از آن شد.

به هر حال، دلایل دیگری را نیز می توان ردیف کرد اما شخصاً هنگامی که اطلاعیه شجاعانه، دلسوزانه و دردمندانه برادر عزیز و بزرگوارم دکتر سعید حجاریان در بیان خطاهای فردی و جمعی و استعفای ایشان را از حزب دیدم و در چشمان آشنایش نگریستم، تردیدی برایم باقی نماند که اولین قدم و کمترین کاری که باید انجام دهم، استعفا از مقام حزبی خود در جهت جبران بخشی از آسیب هایی است که چه به عنوان موافق و چه مخالف در تصمیم گیری‌های جمعی حزب شرکت داشته ام و از آن ناحیه، هزینه هایی به سایر اعضا و از آن مهمتر به کل جامعه و نظام وارد شده است.

بر این محور تأکید می کنم که ایران عزیز ما در چهارراه حوادث جهانی و نقطه تلاقی مطامع زورمداران و قدرت طلبان جهان است و همه آنان در صددند که از هر فرصتی برای کسب منافع بیشتر در منطقه و ایران ما بهره ببرند. به عنوان یک فعال سیاسی، این فهم و برداشت را دارم که بی ثباتی و ناآرامی در کشور عزیز ما ایران خواست بیگانگان است و در این میان، تفاوت چندانی میان کاخ سفید، کاخ الیزه، کاخ کرملین، کاخ باکینگهام و کاخ های قدرت مداران دیگر جهانی نیست. همه اینها از بی ثباتی و آشوب در ایران بهره می برند و خود را برای رد و بدل کردن امتیازها و رسیدن به مطامع زورگویانه خود سوار بر موج بی ثباتی و ناآرامی و اختلاف در کشور آماده می کنند.

اگر به دیده عبرت و نگاه وطن دوستانه و بر مبنای شناخت دقیق از رفتار قدرت طلبان جهانی به ماجراهای اخیر بنگریم، پشت همه این ماتم سرایی های مزورانه رؤسای جمهور، وزرای خارجه، نمایندگان پارلمان‌ها و غیره و ذالک می توانیم خنده های موذیانه آنان را بنگریم که به گمان خود فرصت یافته اند که فشارهای بین المللی را بر ایران بیافزایند و با تحقیر سرکوب عزت اقتدار جهانی ایران اسباب خشنودی دشمنان و رنجیده خاطر شدن دوستان ما در جهان را فراهم آورند و ایران را از مواضع حق طلبانه خود در مناسبات بین المللی عقب بنشانند. همه نیروهای سیاسی و تک تک آحاد مردم، دل در گرو عزت جهانی ایران دارند. در این مقطع زمانی، باید هوشیارانه به رفتار بیگانگان و خواست و مطلوب آنان که تداوم ناآرامی، بی ثباتی و خشونت در ایران عزیز است، نظر کنند و با برگرداندن آرامش و وحدت و انسجام و همدلی و اتحاد، طمع خام بیگانه را از میان بردارند.

من در طول فعالیت های چند ساله اخیر به ویژه در انتخابات با دوستان جوان و نوجوان علاقه‌مند، پیگر و پرتلاشی آشنا شدم که عموماً صادقانه برای تأثیرگذاری در سرنوشت خویش و عشق و علاقه به میهن به ما فعالان سیاسی چشم دوخته و از ما فکر و جهت آموخته اند. من ضمن درود بر همه آنان یاد می کنم از فرمایش آموزنده مقتدایم حضرت امام خمینی که از ایشان منقول است، فرموده اند چه کسی گفته است که حرف مرد یکی است، مرد آن است که حرفش دو تا شود، یعنی اگر پی به اشتباه خود برد، جسارت و شجاعت اعلام تغییر نظر و جبران اشتباه خود را داشته باشد، من در طول این انتخابات سخنرانی های زیادی کرده ام، مقاله های متعددی نوشته ام و خبرهای زیادی را که بعضاً از منابع غیرموثق و صرفاً براساس شنیده ها و گفته ها بوده است و خود نیز به صحت آن‌ها اطمینان کامل نداشته ام، ذکر کرده و سبب شده ام برخی از آن‌ها در منابع خبری درج شود. اگر چه شرافتمندانه باید ذکر کنم که همه نیت من افزودن بر گرمی و نشاط و شورعمومی و افزایش مشارمت ملی در انتخابات بوده است اما این هدف ارزشمند به من اجازه نمی داده است که سخنان و گفتار ناحق و ناراستی را دستمایه اهداف سیاسی و تبلیغاتی خود کنم. اقرار می کنم که برخی نقل قول های من ناصواب بوده است و بعضاً زحمات خادمان کشور را زیر سؤال برده و حقوقی را از کسانی ضایع کرده است و احیاناً بر توهمات و توقعات و انتظارات دامن زده است. این جفا از نظر من اخلاقی نبوده است و من خود را در این میان از پایبندی به اخلاق سیاسی و سیاست اخلاقی در فاصله می بینم. خصوصاً آنکه احتمال می دهم آن روند تأثیری بر خدشه وارد شدن به اعتماد عمومی و امنیت و آرامش جامعه داشته، سهمی حتی اندک در حوادث پس از انتخابات داشته باشد.

به همین خاطر، اولاً از پروردگار منان طلب آمرزش و استغفار می کنم. ثانیاً از همه کسانی که حقی از آنان ضایع کرده ام، در اینجا به اجمال و بعداً که فرصت یافتم که به دقت جستجو کنم، تک تک رسماً پوزش می خواهم و از همه شما دوستانم که به حرف و سخن من اعتماد کردید و احیاناً ناخواسته بدون تحقیق و بر مبنای اعتماد صرف شریک در اشتباه من شدید، عذر می خواهم و امیدوارم به حرمت دوستی هایمان از من درگذرید.

همین جا اجازه می خواهم سخن با دوستان و عزیزان خصوصاً جوانانی که خود را موج سبز نامیده اند، بگویم و امیدوارم بر این سخن من دقت نظر داشته باشند و از برادر کوچک خود آن را بپذیرند.

خاطرتان هست که در ایام انتخابات سرود سازمانی یکی از فرقه های ضد انقلاب توسط بخش هایی از ستاد آقای موسوی برگزیده شده و بر روی آن نماهنگ انتخاباتی ساخته شد و البته همان موقع من و بسیاری دیگری از دوستان، مخالف انتخاب این سرود بودیم. در آنجا وعده می داد که تفنگ و گل و گندم داره میاره، من می خواهم برادرانه عرض کنم اگر این موج سبز بر مدار شخص محوری مدعاهای بزرگ و بی پشتوانه توهم و استغنا و تحمیل هزینه بر مردم و نظام، در عمل به رویارویی با نظام برآمده از انقلاب اسلامی سوق یابد و از آن ناگوارتر، مطمع نظر و مورد طمع بیگانگان قرار گیرد، یقین بدانید از گل و گندم در آن خبری نخواهد بود و خدا نکند که منجر به آوردن تفنگ تنها شود که در آن صورت نه فقط از باد سبز بهار رونق و پیشرفت و شکوفایی این آب و خاک خبری نخواهد بود بلکه باد سموم خشونت و خونریزی همه را با خود خواهد برد.

مسلماً بیگانگان نمی خواهند بهار سبز امید در دشت های دوست داشتنی این مرز پرگهر بوزد. نگاه کنید به شرق ایران عزیز، 7 سال است که از سینه ماوراء النهر، باد سبز بهار بر ویرانه های بدخشان و پنج شیر و قندهار و کابل و هلمند و ارزگان نوزیده است و هر روز از جای پای جنگجویان بیگانه و خشونت طلبان و ستیزه جویان، غبار آغشته به خون مردان و زنان افغان برمی خیزد و به غرب این مرز و بوم بنگرید که 6 سال است که از بین النهرین نوید فروردین و خرمی و سرسبزی بر انبار و موصل و بصره و بغداد و نجف و کربلا نرسیده است و سوغات چکمه پوشان امریکا و انگلیس و بازماندگان دیکتاتور سابق و ستیزه جویان خشونت طلب جز کشتار دسته دسته مردم بی گناه و بی دفاع عراق چیز دیگری نبوده است.

به قول استاد آواز ایران آقای محمد نوری ما چه سفرها کرده ایم و چه خطرها کرده ایم که این ملک ایران شود و همه می دانیم و باور داریم که دریغ است ایران که ویران شود کنام پلگان و شیران شود.

و در پایان چند کلامی هم به محضر مقام معظم رهبری عرضه می دارم:

محضر عالی مقام معظم رهبری حضرت ایت الله خامنه ای دام عزه

عرض ارادت و سلام خالصانه این سرباز کوچکتان را بپذیرید. اگرچه به قول حافظ علیه الرحمه من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم اما چون به حافظه مهربان و دوست پرورتان اعتقاد دارم، عرض می کنم که من همان سعید شریعتی خودتان هستم که دور یا نزدیک می دانید ارادت و علاقه مندی ثبت و ضبط شده من به خودتان را در این مجال کوتاه فرصت بیان همه آنچه در دل دارم، برایتان نیست و جسارت تصدیع ندارم. انشاء الله روزی فرصت دست دهد تا تفصیل آنچه باید بگویم، قلمی کنم. غرض اینجا بیش از یک عرض ارادات و عذر تقصیر نیست.

همه دوستان و خانواده و نزدیکان من می دانند که حضرتعالی نه فقط به لحاظ حقوقی رهبر نظام مورد علاقه و اعتقاد من و از نظر شرعی حجت و مرجع امور دینی من هستید، بلکه همگان از جایگاه شما در میان دل و علاقه و احترام شخصی‌ام به شما خبر دارند. همواره کوشیده ام که این احترام و اعتقاد را اظهار و بر آن مباهات کنم و حتی اگر در کوران مباحث سیاسی ابهامات و انتقاداتی نسبت به مواضع سیاسی حضرتعالی داشته‌ام یا از بیان آن صرف نظر نموده و یا با مراعات شان مرید و مرادی در نهایت ادب و احترام آن را بیان نمایم. اما انکار نمی‌کنم که بر حسب هیجان و تلاطم و توفنده بودن رودخانه سیاست در ایران ممکن است پاروزنی ناشی چون من هراز گاهی ناشیانه پارویی به خطا زده باشم و جانب حرمت از کف فرو نهاده باشم این بماند.

می‌دانم که جنابعالی از پیامدهای تلخ انتخابات حقیقتاً شیرین 22 خرداد تا چه حد آزرده خاطر رنجدیده و دغدغه‌مندید آن گاه که شنیدم شما عده‌ای را در این امتحان مردود اعلام کردید، به یاد روایت ابن اعثم کوفی درالفتوح از ماجرای صلح امام حسن (ع) افتادم که پس از پذیرش آن صلح نامه عده‌ای از یاران زبده و اصحاب امام مجتبی(ع) که حتی در برخی اسناد حضرت حسین بن علی (ع) هم در میان آنان ذکر شده، به این تصمیم معترض شده و به سوی خیمه امام رفتند. حال یا حجر بن عدی یا جابربن عبدالله انصاری پرده خیمه را بالا زد و به طعنه و خشم و اعتراض عرض کرد: "السلام علیک یا مذل المومنین" و اصحاب هر یک با لحنی تند مراتب اعتراض خود را بیان داشتند. اما کریم اهل بیت کریمانه بر آنان نگریست و با مدارا آنان را به مصالح و منافع و شرایط و محذورات پذیرش صلح نامه رهنمون شد و اسباب شرمساری و عذرخواهی آن مردان بزرگ تاریخ اسلام را فراهم نمود.

یقین دارم شما نیز به شیوه و منشی جد مکرمتان عمل خواهید کرد و نخواهید خواست که مردودین این امتحان بزرگ که در میان آنان از پیشکسوتان انقلاب اسلامی تا جوانان و نوجوانان پرهیجان حامی نامزدهای انتخاباتی حضور دارند علی‌رغم این مردودی درب مهربان مدرسه نظام اسلامی را به روی خویش بسته ببینند و شرایطی فراهم خواهد آمد که هر یک به اندازه سهم خود به جبران خطا و خطیئه نسبت به نظام و انقلاب و دستاوردهای آن بپردازند.

من اگر چه پس از پیام تبریک جنابعالی در روز بعد از انتخابات نه فقط حجت سیاسی بلکه حجت شرعی را نیز در باب سکوت و پذیرفتن نتیجه انتخابات برخود تمام شده دیدم و افسار شتر فتنه را بر گردنش آویختم و از شهر خارج شدم که مداخله‌‌ای در امور نداشته باشم اما به هر لحاظ به سهم اندک خود که احتمال می‌دهم بر توهمات و توقعات مردم و احیاناً عصبانیت حامیان نامزد مورد حمایت افزوده باشم، در جریحه دار کردن دل و جان شما هر چند ناخواسته خود را قاصر و شرمسار می‌دانم. اگر چه خالصانه بر نیتم که خدای قادر متعال می‌داند تا پیش از انتخابات افزایش مشارکت ملی در انتخابات بوده تأکید می‌کنم اما به هر حال شد، آنچه شد و من هم خود را در آن سهیم می‌دانم بی آنکه قصد سویی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی در هیچ لحظه از لحظات فعالیت انتخاباتی از ذهنم گذشته باشد.

من در اینجا و در مخاطبه با مقام ولایت فقیه اعتراف افتخارآمیزی می‌کنم و بارها هم در شرایط عادی از این دیدگاه خود دفاع کرده‌ام که به جمهوری اسلامی متکی بر نظریه فقهی ولایت فقیه حضرت امام خمینی(ره) و مصداق صادق و لایق آن در زمان حاضر یعنی آیت‌الله سید علی خامنه‌ای (ایده‌الله) اعتقاد راسخ دارم و سخت معتقدم که حجت ما در امر ولایت فقیه تنها و تنها مجموعه حدود 40 سال نظریه پردازی و 10 سال تجربه علمی حضرت امام راحل (ره) در استقرار نظام جمهوری اسلامی متکی بر نظریه ولایت فقیه است که منشوری چند وجهی از حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و میزان بودن رای ملت، برگزیدن مجتهد عادل و مدبر جامع شرایط توسط خبرگان رهبری و تصدی مقام ولایت توسط ایشان فقه‌المصلحه و مجمع تشخیص مصلحت نظام را شامل می‌شود و راویان صادق آن یاران همراه و شاگردان ممتاز آن امام عزیز و اولی بر همه آنان حضرتعالی می‌باشید. من بر این دیدگاه مانا هستم و رشد و پویایی و تعالی و پیشرفت و انسجام و اتحاد میهن اسلامی و ایران عزیز را در گرو استقرار این نظام می‌دانم و هیچ جایگزین مشروع و کارآمدی را تا کنون برای این نظام و برای جامعه ایران نیافته‌ام، این هم بماند.

مقام معظم رهبری

آگاهید که در سنت قدیم لشگریان هر گاه سردار و سربازی مرتکب خطا و اشتباه می‌شد، در سینی‌ای یک جلد قرآن کریم و یک دشنه می‌گذاشت و برای عذر تقصیر به پیشگاه امیر لشگر می‌رفت معنی این سنت هم آن بود که یا از من به کلام‌الله مجید در گذر و یا با این دشنه مرا عقوبت کن؛ ‌من هم تلمیحا و تمثیلا در این نوشته همان سنت را پیشه می‌کنم:

ابتدا آیه کریمه: "فبما ‌رحمة من الله انت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لا نفضوا من حولک " را خدمتتان عرضه می‌دارم و در کنار آن پرچم سه رنگ همیشه جاوید جمهوری اسلامی منقش به نشان مبارک الله و شمشیری که در آن نشان است را به عوض آن دشنه. خواهی درگذر و خواهی عقوبت کن، و لامرالیکم.

تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه زلف بتان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

برگرفته از سایت رجانیوز
 
 
 

جمعه 88/6/6 .::. 1:35 صبح .::. مدیریت .::. نظرات ()

اعتراف صریح نظریه پرداز اصلاحات در دادگاه
حجاریان : خطای بزرگی کردیم ، از ملت پوزش می خواهم

در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان اغتشاشات اخیر، سعید حجاریان، با اعتراف به تخلفات خود در این غائله و ضمن عذرخواهی از مردم، اذعان کرد انتخابات کاملاً سالم برگزار شد.
در جریان رسیدگی به اتهامات متهمان در دادگاه، سعید حجاریان برای دفاع از کیفرخواست خود از سعید شریعتی درخواست کرد تا متن دفاعیه خود را در دادگاه قرائت کند.
حجاریان گفت: من سعید حجاریان از محضر دادگاه تقاضا دارم که متنی را که قبلاً آماده کرده ام در دادگاه قرائت شود چون خودم مشکل اختلال در تکلم دارم آقای سعید شریعتی آن را قرائت خواهند کرد.
در مقابل قاضی با درخواست سعید حجاریان موافقت کرد و سعید شریعتی برای قرائت دفاعیه سعید حجاریان پشت تریبون قرار گرفت. متن کامل نوشته حجاریان در ادامه می آید.
بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم دادگاه
در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و وقایع پس از آن متاسفانه حوادثی رخ داد که قلب همه دلسوزان سرنوشت کشور را بدرد آورد. از شعارهای وهن آلود بگیر تا قانون شکنی های آشکار و صدمه به اموال شخصی و عمومی و حتی قتل و جرح تاکنون در هیچ انتخاباتی سابقه نداشته و سایه کدورت خود را بر زلال چهل میلیون رای مردم افکند و دشمنان این مرز و بوم را به طمع خام انداخت که شاید بتوانند از این وضع گل آلود ماهی مراد را صید کنند.
ابراز برائت و تنفر از ناامنی ها
من به شخصه خود را از این همه جور و عدوان که بر مردم و نظام اسلامی مان رفته بری می دارم و انزجار و تنفر خود را از کلیه تحرکات که امنیت کشور را به خطر انداخته ابراز می کنم. کشور عزیزمان ایران در منطقه پر تلاطمی قرار دارد و لااقل دو جنگ خانمان سوز در شرق و غرب کشورمان در جریان است. از سویی دیگر بسیاری از کشورها مدارج توسعه و پیشرفت را با شتاب طی می کنند و دریغ است ایران که از نعمت امنیت در این منطقه آشوب زده برخوردار است، هم پای دیگران تعالی و ترقی نیابد.
دشمنان با تحریم ها و تحریک های متعدد تلاش دارند مانع این روند شوند اما وظیفه ما حفظ وحدت و انسجام ملی است و باید هوشیارانه مانع رخنه در صفوف ملت شویم.
باید طلب بخشش کنیم
هر یک از ما اگر پا را از یک انتخابات سالم فراتر گذاشته و نعمت امنیت را که پشتوانه توسعه اقتصادی است متزلزل کنیم نزد وجدان خود و نسل های آینده و از همه بالاتر پروردگار عالمیان باید انابه کنیم و طلب بخشایش نماییم.
مرتکب خطاهای
سهمگین شده ام
من هم در این انتخابات با ارائه تحلیل های ناصواب مرتکب خطاهای سهمگین شده ام که از آنها تبری می جویم چون قطعاً مورد رضای محبوب عالمیان نیست و موجب ندامت است. من به خاطر این تحلیل های ناصواب که مبنای بسیاری از اعمال نادرست قرار گرفته از ملت عزیز ایران عذرخواهی می کنم.
هر چه گفتیم غیر از صحبت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم.
امیدوارم این سخنان که از دل برآمده بر دل بنشیند اما این کافی نیست و من در تعاملات تنهایی خود ریشه ها و علل موضع گیری های خود را واکاوی کرده ام که به طور اختصار به عرض می رسانم:
طی ده پانزده سال اخیر مقالاتی از من به چاپ رسیده که حاوی بعضی از نظریات نامربوط به شرایط کشورمان بوده که قصد دارم بعضی از مهم ترین آنها را در این مجال بشکافم و علت انحراف این مواضع را تشریح کنم.
علوم انحرافی غرب
در دانشگاه های تهران
یکی از مهمترین این نظرات انطباق شرایط کشورمان با تئوری ماکس وبر درباره سلطانیسم است که معتقد است بر بسیاری از امپراطوری های شرقی این شیوه از حکومت جاری بوده و یک حاکم پاتریمونیال تیولدار و تعدادی حامیان وی که هر کدام خیل عظیمی از تحت الحمایگان را یدک می کشیده اند نظام سلطه را در سراسر قلمرو سرزمین مستقر کرده بودند.
قبل از اینکه به نقد این نظریه در خصوص انطباق آن با شرایط ایران بپردازم لازم میدانم نکاتی را متذکر شوم:
1- متاسفانه در ایران با ضعف علوم انسانی بخصوص در رشته های جامعه شناسی و علوم سیاسی مواجه ایم و علیرغم گسترش مراکز آموزشی عالی و کثرت دانشجو در رشته های علوم انسانی، متون آن از عمق چندانی برخوردار نیست و مطالب با ترجمه های اغلب ناقص و بدون نقد در اختیار دانشجویان گذاشته می شود.
2- حجم وسیعی کتاب بعد از انقلاب ترجمه شده که بسیاری از آنها جنبه ایدئولوژیک دارند و در کنه آنها می توان ردپای مکاتب مختلف از مارکسیسم ارتدوکس تا نئولیبرالیسم را مشاهده کرد و این کتب (و باید اضافه کرد مجلات) به وفور در دسترس مشتاقان است.
3- علاوه بر این فارغ التحصیلان علوم انسانی (بخصوص در دانشگاههای خارج) که بعنوان اعضاء هیئت علمی استخدام می شوند ناخودآگاه حامل آخرین دستاوردهای این علوم به ایران هستند و هم اکنون میتوان مشاهده کرد که دیدگاه های پست استوراکتورالیسم، پست مارکسیسم، فمینیسم وانواع مکاتب غربی تحت عنوان علم ترویج می شوند.
تئوری های ماکس وبر
منشأ انحراف در ایران
عوامل مذکور بعلاوه شرایط خاص من وضعی را پدید آورد که من هم بدون دیدگاه انتقادی بدام چاله این علوم انحرافی در غلطیدم. اما شرایط ویژه ای که من را به این سمت سوق داد عبارت اند از:
1- من بعد از ارتحال حضرت امام(ره) و آغاز دولت سازندگی به معاونت سیاسی مرکز تحقیقات استراتژیک برگزیده شدم در آنجا بود که فهمیدم برای هدایت پروژه ها تجربه علمی سیاسی کارساز نیست و لاجرم باید آموزش دانشگاهی هم داشته باشم لذا فوق لیسانس و دکترای خود را در علوم سیاسی اخذ کردم و انبوه نظریات و ایدئولوژی های سیاسی نادرست در ذهنم تلمبار شد بدون آنکه بازنگری و نقد آنها را داشته باشم.
2- با شروع موج اصلاحات و به خصوص تشکیل جبهه مشارکت که به تئوری راهنمای عمل نیاز داشت طبعا از من توقع می رفت که بعنوان نظریه پرداز دست بکار شوم و تحلیلی علمی از شرایط جامعه، دولت و نیروهای سیاسی عرضه کنم تا راهنمای عمل حزبی قرار گیرد با مقدمات فوق اکنون می توانم توضیح دهم که چرا نظریه ماکس وبر نظریه پرداز آلمانی قرن گذشته که مبنای تحلیل های ما قرار گرفت هیچ ربطی به شرایط ایران ندارد.
4- ماکس وبر تجربیات خود را عمدتا از امپراطوری عثمانی، امپراطوری چین و امپراطوری مغولهای هند گرفته بود و یک نظریه عمومی بنام پاتریمونیالیزم یا سلطانیزم وضع کرده بود وجه مشترک این کشورهای منطبق بر این نظریه به شرح زیر بود؛
اولا) این کشورها بصورت امپراطوری و سلسله های خاندانی بودند.
ثانیا) این امپراطوری ها ما قبل مدرن بوده و هیچ قانونی حاکم بر آنها نبود و در راس آنها حکام خودکامه جلوس کرده بودند.
ثالثا) حکومت در این کشورها از راه خون و وراثت مستقر می شد و به اصطلاح نظام های موروثی بودند.
رابعا) مردم بعنوان رعایا از کلیه حقوق شهروندی محروم بودند و همراه زمین خرید و فروش می شدند.
نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه امام زمان می گیرد
با این اوصاف انطباق نظریه ماکس وبر، بر شرایط کنونی ایران کاملا نابجا و بی ربط است چون:
اولا) جمهوری اسلامی ایران، نظامی ما بعد انقلابی است که مردمی رشید دارد تحت تربیت حضرت امام(ره) بخوبی به حقوق خود واقفند.
ثانیا) نظام ما دارای قانون اساسی مدونی است که در آن حق حاکمیت ملی به رسمیت شناخته شده و مسئولان آن بطور مستقیم یا غیرمستقیم ازسوی مردم انتخاب می شوند لذا مردم ما شهروندند نه رعیت.
ثالثا) حکومت در ایران موروثی نیست و از طریق خون منتقل نمی شود بلکه خبرگان مبعوث مردم هستند که در هر زمان اعلم اعدل و اشجع مجتهدین را که مدیر و مدبر آگاه به مسائل زمان است انتخاب می کنند.
رابعا) مذهب غالب مردم ایران تشیع است و نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه مقدسه امام زمان(عج) می گیرد و بدین لحاظ حکم ولی فقیه شعبه ای از ولایت رسول اکرم(ص) می باشد.
بنابراین ملاحظه می شود که نظریات ماکس وبر در ایران کنونی هیچ کاربردی ندارد و من از سر غفلت بدون نگاه انتقادی به این نظرات آنها را به شرایط کشورمان تعمیم دادم.
ریاست محترم دادگاه
چنانچه ملاحظه فرمودید کار بسط نظریات نامنقح و عدم تلاش برای یافتن تئوری های بومی که با شرایط ایران انطباق داشته باشد می تواند چه نتایج سهمگینی را به بار آورد که این موضوع موجب عبرت جدی برای تمام دوستان دانشگاهی و فعالان سیاسی است. وظیفه این عزیزان به عنوان نخبگان جامعه آن است که حربه نقد را علیه همه کس به کار ببرند ولو بزرگترین اندیشمندان شناخته شده جهان باشند و بسیار با احتیاط و هوشمند به بومی کردن نظریات بپردازند به صرف اینکه فلان استاد و یا فلان کتاب مرجع، مطلبی را نقد کرده است بسنده نکنند و تا یقین پیدا نکرده اند از این نظریات در عمل استفاده نکنند.
همچنین شورای عالی انقلاب فرهنگی و مسئولان آموزش عالی کشور همه در این انحراف بی تقصیر نیستند. با اینکه مکررا هشدار داده شده که علوم انسانی با علوم دقیقه تفاوت دارد و بسیاری از حربه های ایدئولوژیک در پوشش علوم انسانی عرضه می شوند متاسفانه شاهدیم بجای دقت در کیفیت این علوم هر ساله بر کمیت مراکز آموزشی عرضه کننده آن افزوده می شود، اوائل انقلاب شاید چهار پنج دانشگاه دولتی بیشتر نداشتیم که تا حداکثر در حد فوق لیسانس برای این علوم، دانشجویان محدودی تربیت می کردند اما امروزه در هر شهری دانشگاه دولتی و آزاد و پیام نور و خصوصی تا مدارج بالا به تربیت دانشجو مشغولند بدون آنکه به محتوای نادرست عرضه شده توجهی کنند.
گرچه این نظریات در قالب های تنگ علمی و شبه علمی بیان شده است اما به هنگام بسط و گسترش بخصوص در مرحله عملیاتی شدن ضایعات و صدمات فراوانی به بار می آورد که یک نمونه اش را در تخریب وحدت ملی در جریان انتخابات دهم دیدیم که به اموال عمومی و شخصی مردم خسارات فراوانی وارد شد و ده ها کشته و زخمی بجا گذاشت و طمع بیگانگان را برانگیخت.
سیاسیون و فعالان سیاسی هم در این قضیه مسئولند این گروه هرچند در عرصه نظریه پردازی معمولا نقشی ندارند اما در جهت عملیاتی کردن و به اجراء در آوردن تئوری ها نقشی بس مهم ایفا می کنند و سازمان هایی در جهت اهداف منبعث از تئوری ها به وجود آورده را رهبری می کند و این امر خطیری است. چه بسا یک لغزش از آن به اضعاف مضاعف در جامعه بازتاب یابد چون اینان مرجع سیاسی بخش هایی ازمردم هستند و هرگونه تزلزل موضع آنان در سطوحی بازتاب می یابد.
همانگونه که مراجع دینی لغزششان خطیر است و به قول معصوم(ع) «انکسار العادم کانکسار السفینه تغرق و تغرق» (شکستن دانشمند مانند شکستن کشتی است که هم خودش غرق می شود و هم عده ای را غرق می کند) لذا سیاسیون باید متوجه تئوری هایی که منشاء استراتژی عمل سیاسی آنهاست باشند.
اما عده ای از فعالان سیاسی عالما عامدا با توجه به پیامدهای یک نظریه آنرا در سطح دانشگاه احزاب و جامعه اشاعه می دهند که اینجا بر مسئولین ذیربط است که با پیگیری شواهد و قرائن ردپای این گونه افراد را پیگیری کنند و قانون را در مورد آنها اجرا نمایند.
مثلا در حوادث اخیر شعارهایی سر داده شد که هر کس ذره ای عرق وطن پرستی و دغدغه وحدت ملی و شرم از خون شهدا داشته باشد و نگران ترقی و توسعه کشور باشد آنها را برنمی تابد و منزجر می شود.
معلوم است وقتی همه دلسوزان نظام از بعضی حرکات و سخنان و شعارها مشمئز می شوند. لابد محرکین این ماجراها حرکتی دشمن شاد کن انجام داده اند اگر نگوئیم خود از دشمن دستور گرفته اند.
از مجموعه مباحث پیش گفته شده می توان استنتاج کرد که احساس رعب در نزد اندیشمندان غربی موجب ذلت نفس و پذیرش بی قید و شرط نظریات آنان می شود و حضرت امام(ره) به ما آموختند که روی پای خود بایستیم و مقهور شرق و غرب نشویم و رمز توفیق ما تاکنون همین بوده است. البته ما در علوم تجربی و دقیقه این نکته را خوب یافته ایم و دانشمندان جوان، از زمان جنگ به این سو دستاوردهای چشمگیری داشته اند اما در زمینه علوم انسانی آنچنان که باید و شاید فعالیتی نکرده ایم و یکی از روزنه ها و رخنه های فرهنگ وارداتی و حتی ضربات دشمنان از این ناحیه بوده است که به هر حال جزو آسیب پذیری های نظام علمی کشور محسوب می شود. البته موضوع اگر فقط یک نقیصه علمی بود قابل تحمل می نمود اما خطر آنجاست که نظریات علوم انسانی حاوی حربه های ایدئولوژیک هستند و قادرند به استراتژی و تاکتیک تبدیل شوند و در مقابل ایدئولوژی رسمی کشور صف آرایی کنند و آن را به چالش بکشند.
زمانی مارکسیسم به عنوان آخرین دستاورد علمی مبارزه در مقابل اسلام صف کشیده بود و امروزه نئولیبرالیسم ندای پایان تاریخ را سر می دهد و خود را بعنوان برترین دستاورد در تاریخ بشریت قالب می کند اگر بناست ما در مقابل این مدعیان سرخم کنیم چه احتیاجی به انقلاب و مقاومت هشت ساله در مقابل دشمن بعثی بود.
در ضمن اگر قرار است نظرات امثال پارسونز، ماکس وبر یا هابرماس آثاری از خود بجا بگذارد که در حوادث اخیر دیدیم که هم امنیت ملی را به خطر انداخت و هم در ارکان توسعه اقتصادی تزلزل ایجاد نمود قطعاً باید تجدید نظری در راه طی شده انجام دهیم و نقاط اعوجاج و انحراف را شناسایی کنیم.
اگر این کارها صورت نگیرد با گردنه های صعب العبورتری روبرو و خدای ناکرده به فتنه هائی دچار خواهیم شد که گرد و غبار آن اندکی اهل بصیرت همه را کور خواهد کرد فتنه هایی که به تعبیر قرآن «واتقوا فتنه لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصه و اعلموا ان الله شدید العقاب» (سوره انفال آیه 52) و یا به تعبیر دیگر «الفتنه اشد من القتل» (سوره بقره آیه 191).
در اینجا لازم می دانم دو نکته را در انتهای عرایضم بعنوان تکمله ذکر کنم.
از حزب مشارکت که منحرف شده استعفا می کنم
دوستان مطلعند که من از ابتدای تأسیس حزب مشارکت عضو شورای مرکزی آن بوده ام و در کنگره یازدهم این حزب نیز عضویت داشته ام و شاید یکی از مراجع فکری و نظریه پردازان این حزب به شمار بروم از آنجا که نظرات و آراء من آثار خود را در مواضع حزب و بخصوص جزوه تأملات راهبردی (سیاسی- عقیدتی) بجای گذاشته و من در تأملات تنهایی خود آن را منافی و مغایر با مشی حضرت امام(ره) و قانون اساسی و مرامنامه حزب یافته ام و همین امر را موجب انحراف حزب بخصوص در ایام انتخابات اخیر می دانم استعفای خود را از حزب مشارکت اعلام داشته و دیگر حزب را جایگاه مناسبی برای خود نمی بینم.
ملت ایران بخاطر انحرافات خسارت بار ما را ببخشد
و نکته دوم آنکه لازم می دانم التزام عملی خود را به قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری اعلام کرده و اگر از سر تقصیر یا قصور به ارکان نظام جسارتی روا داشته ام حلالیت بطلبم. و بار دیگر از ملت بزرگ ایران که این انحرافات و اشتباهات موجب وارد آمدن خسارات بزرگی به آنان گردید بخواهم که ما را به بزرگی خود ببخشند


جمعه 88/6/6 .::. 1:13 صبح .::. مدیریت .::. نظرات ()
درباره ما

فروشگاه اینترنتی رزوه مارکت ارائه دهنده برنج و چای ایرانی و روغن حیوانی انالوجه تحویل درب منزل آدرس : basalam.com/rozveh